شاید نام حقه پانزی به گوشتان خورده باشد، اما ندانید معنی آن چیست. فرض کنید که یک غریبه از شما خوشش آمده، از قرار معلوم شما باهوش و فرد قابل اعتماد و راز نگهدار هستید و به همین دلیل این فرصت طلایی که هرکسی هم از آن مطلع نیست در اختیار شماست. اگر به توصیه های او گوش کنید یک سرمایه گذار زودهنگام و جلو تر از بقیه خواهید بود. سرمایه گذاری بدون امکان شکست و بسیار زودبازده و پرسود تر از هر بانک و بنگاه دیگر. طبیعتا شما مشکوک هستید و به همین دلیل از رفقای خود می پرسید و همه آنها ماه پیش سرمایه گذاری کردند و سود باورنکردنی به سرمایه آنها اضافه شده.

خب پس چرا سرمایه گذاری نکنید؟ میتوان فعلا از خرید یخچال، ماشین یا حتی خانه جدید خودداری کرد و بعد از مدتی کوتاه به جای یخچال یا ماشین یا خانه هر سه را با هم خرید. اما با وجود توصیه دوستان قابل اعتمادتان بهتر است اینکار را نکنید، زیرا احتمالا این فرد یک حقه پانزی را اجرا می کند.

بیشتر بخوانید: فلسفه مدیریتی وارن بافت

حقه پانزی یک داستان متداول است، اگرچه خیلی از آنها آنقدر بزرگ نیستند که تیتر روزنامه ها شوند، اما هر چند سال یکبار یک حقه جدید توسط ماموران برملا میشود و معلوم میشود فلان بنگاه که توسط فلان فرد معتمد اداره میشده، چندین سال بوده که یک حقه پانزی بزرگ را اجرا میکرده. نمونه های این چنینی در آمریکا در سال های 2006 و 2008 رخ داده است. بزرگ ترین آن ها توسط بِرنی مِیداف اجرا شده، حقه ای که بِرنی با آن بیش از 65 میلیارد دلار از ثروت سرمایه گذاران از همه اقشار را به جیب زد.

بخوانید  باینری آپشن چیست؟ «بله یا خیر» مسئله این است

خب قضیه چیست؟ چرا دوستان شما واقعا در ابتدای داستان سود خوبی می کردند؟ چرا این حقه تا این حد موثر است و بعد از این همه سال هنوز کار می کند؟ برای پاسخ به این سوال باید به عقب برگردیم. به دهه 1920 زمانی که چارلز پانزی اولین بار این حقه را اجرا کرد.

حقه پانزی

حقه پانزی : کلاهبرداری به نام چارلز پانزی

در دهه 1920 هرگاه یک فرد میخواست نامه یا بسته ای را به خارج از آمریکا بفرستد و باید یک کوپن پاسخ بین المللی میگرفت. این کوپن در حقیقت به معنی این بود که هزینه ارسال توسط ارسال کننده پرداخت شده و خیال دریافت کننده را راحت می کرد. خب حقه چارلز پانزی از اینجا آغاز می شود، او به سرمایه گذاران خود می گفت که کوپن های پاسخ را از کشوری که ارزان تر است می گیرد و در آمریکا که گران تر است می فروشد و سود این معامله را با آنها تقسیم می کند.

چارلز سرمایه گذاران بسیاری را با وعده سود پنجاه درصدی جذب کرد، اما داستان آنقدر هم ساده نبود، هزینه خرید کوپن از خارج و حمل و نقل آن ها به آمریکا و تاخیر های بیشمار، خیلی زیاد تر از پیشبینی های او بود و  سودی که او وعده می داد در حقیقت محقق نمی شد، اما این اخبار بد هیچگاه به گوش سرمایه گذاران نمی رسید و هر روز تعداد بی شماری سرمایه خود را وارد این بنگاه می کردند. پانزی تصمیم گرفت که پول سرمایه گذاران را بگیرد، اما هیچ کاری با آن نکند و به سرمایه گذاران اولیه مقداری سود را از جیب سرمایه گذاران جدید پرداخت کند، تا شهرت خود را لکه دار نکند و همچنان سرمایه گذار جدید جذب شود و از آنجایی که بخشی از سرمایه گذاران پول خوبی دریافت می کردند، هیچ کس شاکی نبود.

بخوانید  چگونه از الگوهای کندلی و سطوح حماتی مقاومتی به صورت همزمان استفاده کنیم

حقه پانزی

حقه پانزی :‌ رسوایی پانزی

اما چارلز آنقدر ها هم با هوش نبود و هنگامی که در کاخ چند میلیون دلاری خود زندگی می کرد بالاخره چند نفر شک کردند که چگونه می شود کسی 160 میلیون کوپن را خرید و فروش کند، وقتی که فقط 27000 تا در کل دنیا موجود است؟ این شد که بعد از چند ماه ماموران او را بازداشت کردند. در حقیقت چارلز پانزی اولین فردی نبود که این حقه را اجرا می کرد اما مبالغ هنگفت و تعداد زیاد سرمایه گذاران اورا در میان بقیه شاخص می کند. چارلز پانزی به زندان رفت اما حقه او باقی ماند تا دیگر به اصطلاح حقه بازان از این راه پولدار شدن سریع و بی دردسر استفاده کنند، منتها دیگر خبری از کوپن پاسخ نبود.

تنها کاری که باید کرد جذب تعدادی اندک سرمایه گذار است تا در یک سرمایه گذاری از اولین ها باشند و یک فرصت فوق العاده که فقط یک بار درب خانه را میزند جذب کنند. جزئیات سرمایه گذاری خیلی مهم نیست، آن چیزی که مردم را جذب میکند وعده پول زیاد و طمع سرمایه گذار است. بعد از این که تعدادی سرمایه گذار جذب شدند با آن پول ماشین جدید یا اگر حقه باز با هوش باشد، یک دفتر کار جدید با تجهیزات شیک و گران خریداری می شود تا جذب سرمایه گذار جدید راحت تر گردد.

بیشتر بخوانید :‌ نظریه بازی ها

حال وقت جذب سرمایه گذار جدید است، از این به بعد با پول سرمایه گذاران جدید به تعداد محدودی که سود خود را می خواهند، سود های نجومی و بسیار بالاتر از سود بانکی پرداخت می شود و البته بخشی هم از این پول خرج ملک و ماشین و زندگی لوکس حقه باز خواهد شد.  بالاخره دور دوم سرمایه گذارن سود خود را می خواهند که دوباره از جیب سرمایه گذاران جدید تر پرداخت خواهد شد.

بخوانید  رمز و رازهای پراپ تریدینگ: راهکارهایی که بانک ها نمی خواهند شما بدانید

اما هرچه این چرخه پیش میرود داستان پیچیده تر خواهد شد؛ زیرا سرمایه گذاران قدیمی دوباره سود خود ار می خواهند و اگر آن را نبینند مشکوک می شوند. پس برای پرداخت منظم سود سرمایه گذاران قدیمی باید مرتبا سرمایه گذاران بیشتر و بیشتر با سرمایه های هنگفت تری وارد چرخه شوند و محاسبات این حقه مدام پیچیده تر میشود و فشار عظیمی بر حقه باز وارد می کند.

شاید خبر خوب این باشد که این حقه دیر یا زود هر چقدر هم که حقه باز باهوش باشد، محکوم به شکست و برملا شدن است؛ زیرا تا ابد نمیتوان مداوم سرمایه گذار بیشتر از قبل جذب کرد و سود همه آن ها را داد و علاوه بر سود کل سرمایه افرادی که مایل به خروج از بنگاه لذت بردن از این همه سود هستند را نیز پرداخت کرد؛ زیرا با گذر زمان مبالغ این چرخه به صورت نمایی بیشتر می شود و طی فقط چند سال به اعدادی مانند 65 میلیارد دلار می رسند و دیگر هندل کردن این پول ها غیر ممکن می شود، بگذریم که در خیلی موارد حقه باز صرفا از این همه محاسبه و سر و کله زدن با سرمایه گذار خسته می شود و زندان را ترجیح می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید