حمایت و مقاومت قیمت هر سهم در بورس
حمایت و مقاومت قیمت هر سهم در بورس
حمایت و مقاومت در بورس
حمایت و مقاومت در بورس اصولی در تحلیل تکنیکال هستند که مورد استفاده معامله گران قرار میگیرند و به معنای اتصال نیروی عرضه و تقاضا در یک نقطه به یکدیگر و توسط نمودار رشد میباشد.
قیمت یک سهم توسط خریداران و فروشندگان آن معین و ارزش گذاری میشود؛ به عبارت دیگر، پیشنهادات و فعالیت های آن ها ارزش سهام در بورس را تعیین می نماید. به طوریکه فشار و اصرار خریدار باعث افزایش قیمت میشود و اصرار فروشنده کاهش آن را به همراه خواهد داشت. این شرایط مثالی از حمایت و مقاومت در بورس است؛ اینکه افزایش قیمت اثبات کنترل خریداران روی قیمت میباشد و کاهش آن نشان دهنده ی کنترل فروشندگان در بازار.
این اصل در تحلیل تکنیکال بورس کاربرد دارد. در این مطلب قصد داریم تا به صورت دقیق تر با مفهوم آن آشنا شویم، سپس استراتژی های آن را بشناسیم تا قادر باشیم ساده تر از گذشته و به صورت خودکفا آن را پیدا و محاسبه کنیم. پس با ما همراه باشید.
در ابتدا اجازه دهید با واژه تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شویم تا کارآمدی این اصل در آن بیشتر روشن شود.
تحلیل تکنیکال حمایت و مقاومت
بسیاری از تحلیلگران بازار بورس را متناسب با اصول آن مورد ارزیابی قرار میدهند؛ اصولی چون بازده سهام، ارزش گذاری یا روند در پیش گرفته شده صنایع. البته لازم به ذکر است که این اصول همواره در قیمت موجود در بازار انعکاس ندارند. در این شرایط نیاز به تحلیل تکنیکال ایجاد میشود. وظیفه تحلیل تکنیکال، پیش بینی حرکت قیمت ها توسط داده ها، قیمت ها و حجم معاملاتی است که در بازه های زمانی مختلف جمع آوری شده اند.
تحلیل تکنیکال به سرمایه گذاران و تاجران کمک میکند تا شکاف بین ارزش ذاتی و قیمت موجود در بازار را تعیین نمایند. این کار توسط تکنیک هایی چون تحلیل های آماری و اقتصاد رفتاری صورت میپذیرد؛ به عبارت دیگر، این روش به افراد کمک میکند تا تشخیص دهند اتفاق احتمالی بعدی بر اساس وقایع گذشته چه میتواند باشد.
حال که با تحلیل تکنیکال و چگونگی کارآمدی آشنا شدیم، تشخیص کاربرد حمایت و مقاومت در بورس ساده تر خواهد شد.
نگاهی کلی به این اصول
بدون شک حمایت و مقاومت در بورس دو ویژگی اصلی در تحلیل تکنیکال میباشند که در میان متخصصان این رشته بسیار مورد بحث قرار میگیرند. این اصول در الگوی نمودارهای تحلیلی توسط تاجرها استفاده میشوند تا سطوح مختلف قیمت های موجود در نمودار را مورد بررسی قرار دهند؛ به عبارت دیگر، نحوه ی حرکت ارزش سهام و دارایی را در نمودار ها آنالیز میکنند تا جهت فشار موجود روی آنها مشخص گردد.
در ابتدای امر و با توضیح سطوح مختلف این اصول، مفاهیم ساده به نظر میرسند؛ اما اگر تحقیقات خود را در این موضوعات گسترده تر نمایید، متوجه خواهید شد که حمایت و مقاومت در ساختارهای متنوعی میتوانند نمود داشته باشند. از این رو، فهم دقیق تر آن پیچیده تر از چیزی است که در نگاه اول به چشم خواهد آمد.
حال که به صورت کلی با آن ها آشنا شدیم، اجازه دهید ببینیم این اصطلاحات به صورت دقیق تر چه معنایی دارند.
مفهوم دقیق حمایت و مقاومت
در این بخش واژه های حمایت و مقاومت را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم و در میابیم کاربرد آن ها در بورس چه میتواند باشد.
حمایت به صورت کلی به سطحی از ارزش سهام میگویند که سیری نزولی دارد؛ به عبارت دیگر، تمرکز بیش از انداره در خرید یا تقاضای سهام باعث توقف سیر نزولی قیمت ها خواهد شد. حال هر چه ارزش یک سهم یا اوراق بهادار افت داشته باشد، تقاضای تقسیم سهام افزایش می یابد؛ بنابراین، خط حمایت در نمودار نمایان میشود. در همین حین، خط مقاومت به علت فروش سهام درست در زمانی که قیمت ها بالاتر رفته اند، ایجاد میشود.
به این خطوط حمایت و مقاومت در بورس، ناحیه (Zone) میگویند. هنگامی که ناحیه ها معین شدند، سطوح قیمت ها به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه شناسایی میشوند؛ زیرا زمانی که قیمت یک سهام به نقطه / خط حمایت یا مقاومت میرسد، دو حالت احتمالی برای آن وجود خواهد داشت: اول اینکه قیمت از خط حمایت یا مقاوم پرشی به عقب داشته باشد و دوم اینکه سطح قیمت تعیین شده شکسته شود و به جهت و حرکت خود ادامه دهد تا ناحیه بعدی ظهور کند.
زمان بندی برخی از تجارت ها یا معاملات بر اساس شکسته نشدن این ناحیه ها معین میگردد؛ یعنی زمانی تاجران میتوانند از جهت حرکت ارزش سهام مطمئن شوند که یا قیمت سهام در این سطوح باقی بماند و پایداری داشته باشد یا این سطوح شکسته شوند. در این صورت به سادگی و سرعت میتوانند صحت تحلیل خود را بسنجند.
حال تصور کنید قیمت ها در جهت نادرستی در نمودار حرکت نمایند. در این شرایط معامله گرها قادر خواهند بود تا با تقبل میزان ضرر اندک، وضعیت معامله را به پایان برسانند. برعکس این شرایط را در نظر بگیرید. اگر قیمت سهام در جهت درست حرکت نماید، این حرکت کاملا اساسی است و قابل توجه نیز خواهد بود.
حال که با این مفهوم به صورت دقیق آشنا شدیم، بیایید با ذکر مثال و تجربه دیگران این اصل را بهتر بشناسیم.
بدون شک بیشتر تاجرانی که فعالیت طولانی مدتی در این زمینه دارند، در بحث حمایت و مقاومت در بورس نیز تجارب بسیار و تامل برانگیزی خواهند داشت؛ درباره این موضوع اجازه دهید مثالی را خدمت شما عرض کنم.
فردی را در نظر بگیرید که از مارچ تا نوامبر در بازار بورس سهامی 39 دلاری دارد و انتظار میرود که ارزش آن افزایش یابد. حال تصور کنید که آن فرد متوجه عدم افزایش ارزش یا قیمت آن در طی چند ماه شود؛ حتی با وجود اینکه قیمت به 39 دلار نزدیک میشود اما به بالاتر از آن نمیرسد. در این شرایط، تاجران این سطح از قیمت را که نزدیک 39 دلار میشود، سطح مقاومت می نامند.
ناحیه حمایت کاملا بر عکس ناحیه مقاومت میباشد؛ به عبارت دیگر، منظور از حمایت، قیمت سهامی است که در نمودار در پایین ترین نقطه قرار گرفته است و از فشار بیش از اندازه که باعث کاهش ارزش خواهد شد، میکاهد.
هنگامی که افراد بتوانند خط حمایت را در یک نمودار تشخیص دهند، قادر خواهند بود تا فرصت های خرید را نیز شناسایی نمایند. در واقع این دو با یکدگیر همراه اند و تعیین نقطه حمایت، تشخیص فرصت ها را به همراه خواهد داشت. دلیل این امر بسیار ساده است. ناحیه حمایت عموما منطقه ای است که افراد حاضر در بازار بورس ارزش را شناسایی میکنند و شروع به اعمال فشار به منظور افزایش قیمت می نمایند.
مثال بالا حالتی مرسوم از اصل حمایت و مقاومت در بورس است، اما به صورت کلی، قیمت ها در مقابل افت و خیز های قیمتی بسیار آسیب پذیرتراند. به این دلیل مواجهه با حالت های دیگر در زمان های مختلف دور از انتظار نیست. از این رو داشتن دانش کافی در این زمینه و حیطه تشخیص روند بازار در فهم و تشخیص ناحیه مقاومت و حمایت بسیار موثر خواهد بود.
روند بازار
روند بازار یکی از اندیکاتور های تکنیکی است. هنگامی که روند بازار صعودی است، قیمت در ناحیه مقاومت با سرعت کمتری فعالیت خواهند داشت و نسبت به روند، به سمت عقب حرکت میکنند. دلیل این امر، سود آوری یا عدم قطعیتی است که به صورت کوتاه مدت در زمینه ای خاص اتفاق می افتد. قیمت حاصله با افت اندک در بازار بورس مواجهه میشود و در نهایت باعث ایجاد یک نقطه اوج در نمودار و برای یک مدت کوتاه میشود.
بسیاری از تاجران یا سرمایه گذاران توجه عمیقی به قیمت اوراق بهاداری میکنند که ارزش آن در برابر روند حمایتی گسترده تر، افت داشته است. دلیل این امر آن است که تاریخ مشخص کرده است که این ناحیه، منطقه ای میباشد که از سقوط بسیار ارزش سهام جلوگیری کرده است.
از طرف دیگر، هنگامی که یک روند نزولی است، سرمایه گذاران در نمودارها به دنبال رئوس نزولی میگردند و پس از یافتن، آنها را با استفاده از یک نمودار رشد به یکدیگر وصل مینمایند. در این شرایط، زمانی که قیمت به نمودار رشد نزدیک شود، فشار حداکثری برای فروش روی دارایی ها اعمال میشود و این امر، عامل ورود به یک موقعیت کوتاه مدت است؛ زیرا این ناحیه، همان ناحیه ای است که در گذشته افت قیمت ها را به دنبال داشته است.
حمایت و مقاومت در بورس در سطحی معین شده –خواه با به کار گیری نمودار رشد به دست آمده باشد، خواه هر روشی دیگر- در مقایسه با بررسی قیمت ها در طول تاریخ، نتایج قابل استناد تری را به افراد میدهد. بسیاری از سرمایه گذارانِ تکنیکی از این اصل به منظور تعیین استراتژی های نقطه ورود یا خروج استفاده میکنند؛ زیرا این نواحی اغلب قیمت هایی را نشان میدهند که روی جهت حرکت دارایی ها تاثیر گذار هستند. بیشتر سرمایه گذاران نیز به این سطح از ارزش یا قیمت دارایی اطمینان دارند؛ بنابراین حجم نیز در مقایسه با حالت عادی افزایش می یابد و تغییر قیمت (کاهش یا افزایش) را برای تاجران سخت تر مینماید.
عدد صحیح در حمایت و مقاومت در بورس
خاصیت بعدی این اصل این است که عبور قیمت یک سهام از یک عدد صحیح ممکن است به سختی انجام شود. منظور از عدد صحیح، اعدادی چون 50 دلار یا 100 دلار است. اکثر تاجران یا سرمایه گذارانی که تجربه اندکی در این زمینه دارند، مایل اند تا زمانی به خرید سهام بپردازند که قیمت آنها یک عدد صحیح و رند است؛ زیرا معتقد هستند در این سطح، سهام در ارزش واقعی و ذاتی خود قرار دارد. همچنین قیمت هدف یا توقف سفارشی که توسط سرمایه گذاران جزئی یا موسسات سرمایه گذاری بزرگ انجام میشود نیز زمانی است که ارزش سهام ها یک عدد صحیح باشد تا اینکه قیمتی برابر با 50.06 دلار داشته باشند. دلیل آن هم ساده است. افراد بسیاری با این قیمت معاملات خود را انجام میدهند و این امر باعث میشود تا اعداد صحیح مانند مانعی قدرتمند عمل نمایند؛ بنابراین اگر تعداد زیادی از مشتریانِ موسسات سرمایه گذاری سفارش فروش خود را مطابق با هدف پیشنهادی مانند 55 دلار تنظیم کنند، تعداد فروش افزایش می یابد که با این شرایط ناحیه مقاومت ایجاد خواهد شد.
اندیکاتور میانگین متحرک در حمایت و مقاومت در بورس
بسیاری از سرمایه گذاران تکنیکی از اندیکاتورهای تکنیکی مختلفی به منظور افزایش میزان قدرت معاملات خود استفاده میکنند؛ اما اصلا اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور بورسی
اندیکاتور ها ابزاری هستند که به وسیله روابط یا توابع ریاضی مشخص، در تحلیل قیمت و ارزش سهام و ارزیابی شاخص های بازار به کار گرفته میشوند. داده های ورودی در اندیکاتور ها قیمت، حجم معاملات و تغییرات آن در روزهای گذشته است.
اندیکاتور ها در پیش بینی و تعیین روند مالی یا اقتصادی نیز کاربرد دارند که به دو گروه اندیکاتور اقتصادی و اندیکاتور تکنیکال تقسیم میشوند. اندیکاتورهای اقتصادی همان معیار های آماری هستند که به منظور سنجش رشد و عدم رشد یک اقتصاد به صورت کلی به کار برده میشوند. اندیکاتورهای تکنیکال نیز در تحلیل های تکنیکال کاربرد دارند و با استفاده از بررسی الگوها، تغییرات روند یا قیمت ها را چه در حال حاضر و چه در آینده مشخص می نمایند.
میانگین متحرک
میانگین متحرک یکی از این اندیکاتورها است که به پیش بینی میزان حرکت نمودار در آینده کوتاه مدت کمک میکند؛ اما کاربرد میانگین متحرک تنها به این مسئله ختم نمیشود. در واقع این اندیکاتور در تعیین ناحیه حمایت و مقاومت در بورس نیز بسیار موثر است که متاسفانه تعداد تاجران کمی با این کاربرد آشنا هستند.
نموداری را در نظر بگیرید. میانگین متحرک در این نمودار، خطی است که دائما در حال تغییر میباشد و داده های قدیمی مربوط به قیمت را یکدست میسازد؛ درحالیکه به سرمایه گذار اجازه میدهد تا ناحیه مقاومت و حمایت را معین سازد. چگونگی آن نیز بدین شکل است: زمانی که روند صعودی است، میانگین متحرک مانند خط حمایت عمل میکند و زمانی که روند نزولی است، میانگین متحرک خط مقاومت را نمایان میسازد.
کاربرد دیگر اندیکاتورها
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهای بسیاری به منظور شناسایی موانعی که در راه فعالیت های قیمت و ارزش ها در آینده آنها وجود دارند، ایجاد شدند. البته وجود و مفهوم آن ها در ابتدا کمی پیچیده به نظر میرسد، اما قطعا استفاده درست و بهره وری از آن ها نیاز به تمرین و تجربه خواهد داشت.
برای مثال، ابزار فیبوناچی (فیبوناچی اصلاحی) در میان سرمایه گذارانی که در کوتاه مدت فعالیت میکنند، بسیار محبوب است؛ زیرا به صورت واضح، سطوح بالقوه حمایت و مقاومت در بورس را معین میسازد. توجه داشته باشید که ابزار و اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که کاربردشان در این زمینه بسیار است. شما میتوانید با مشورت از متخصصین این حوزه از آن ها مطلع شوید.
محاسبه نواحی حمایت و مقاومت در بورس
همانطور که در بالاتر برای شما عنوان کردیم، نقطه حمایت در پایین ترین سطح و نقطه مقاومت در بالاترین منطقه در نمودار قرار گرفته است. در این بخش نام خط حمایت را کف ساختمان و نام خط مقاومت را سقف آن مینامیم تا توضیح و فهم این بخش ساده تر شود. میتوانیم اوراق بهادار را مانند یک توپ پلاستیکی در نظر بگیریم که اگر در یکی از اتاق های ساختمان پرتاب شود، به زمین (نقطه حمایت) برخورد میکند و پس از جهش و برخورد به سقف (نقطه مقاومت) به نقطه اول برمیگردد. اگر این توپ به این حرکت خود (برخورد به زمین و سقف) ادامه دهد، همانند ابزاری تجاری است که در حال تجربه ادغام قیمت بین ناحیه حمایت و مقاومت است.
حال تصور کنید که توپ زمانی که پس از پرتاب بین زمین و هوا معلق است، تبدیل به توپ بولینگ شود. اگر این نیروی بزرگ در مسیر بالا رفتن آن اعمال شود، باعث عبور توپ از سطح مقاومت میشود، اما اگر در مسیر پایین آمدن آن باشد، توپ از سطح حمایت عبور خواهد کرد. در هر صورت، شکستن سطح حمایت یا مقاومت در بورس نیازمند نیروی اضافی یا جدیت بسیار است.
در برخی از شرایط ممکن است سطح حمایت قبلی به دلیل تلاش برای افزایش قیمت به سطح مقاومت تبدیل شود و به صورت برعکس، در صورت کاهش موقتی قیمت، سطح مقاومت به سطح حمایت مبدل میگردد.
نمودارهای قیمت به سرمایه گذاران و تاجران اجازه میدهد تا این سطوح را به صورت بصری شناسایی کنند. به علاوه، اطلاعات و سرنخ هایی را در رابطه با اهمیت سطوح قیمت در اختیار آنها میگذارد. به صورت مشخص، آنها به مواردی چون سابقه حرکت قیمت، حجم معاملات در یک سطح مشخص، زمان و تعداد دفعاتی که نمودار به ناحیه حمایت و مقاومت میرسد، توجه میکنند. در ادامه به توضیح این موارد میپردازیم:
- تعداد دفعاتی که نمودار به ناحیه میرسد: هر چه تعداد دفعاتی که قیمت سهام به ناحیه حمایت و مقاومت در بورس میرسد، ارزش آن سطح بیش از پیش خواهد شد. حال زمانی که قیمت به برخورد به این سطوح ادامه دهد، خریداران و فروشندگان بیشتری از آن مطلع خواهند شد و تصمیمات خود را مبنی بر این سطوح میگیرند.
- سابقه حرکت قیمت: زمانی این ناحیه اهمیت بیشتری پیدا میکنند که با افت و خیز رو به رو شوند. برای مثال، یک روند صعودی یا پیشرفت سریع در مقایسه با یک پیشرفت آرام و ثابت با رقابت و اشتیاق بیشتری رو به رو خواهد شد. حتی امکان ماندن در سطح مقاومت نیز بیشتر میباشد. یک پیشرفت آرام توجه چندانی را به خود جلب نخواهد کرد. این امر مثالی خوبی در رابطه با نحوه هدایت اندیکاتورهای تکنیکال توسط روانشناسی بازار است.
- حجم معاملات در یک سطح مشخص: هر چه خرید و فروش در یک سطح از قسمت مشخص انجام شود، احتمال قدرتمند شدن سطوح حمایت و مقاومت در بورس نیز افزایش می یابد. دلیل آن این است که سرمایه گذاران و تاجران قیمت ها را در خاطر خود نگه میدارند و به احتمال زیاد در دفعات بعدی نیز از آن ها استفاده میکنند. زمانی که فعالیت های بسیاری در حجم معاملات بالا صورت میگیرد و همزمان قیمت افت پیدا میکند، میزان فروش نیز به هنگام بازگشت مقدار قیمت به آن سطح نیز افزایش خواهد داشت؛ زیرا مردم در بستن سفارشی که نه سودی به همراه داشته است و نه زیانی، در مقایسه با بستن آن در شرایطی است که ضرر کرده اند، ساده تر تصمیم گیری و عمل میکنند.
- زمان: زمانی ارزش و اهمیت این نواحی بیش از پیش خواهد شد که سطوح در بازه های زمانی طولانی مدت و به صورت منظم مورد ارزیابی و آنالیز قرار گرفته باشند.
با استفاده از این نکات و توجه به آنها، تشخیص و شناسایی سطوح مختلف حمایت و مقاومت در بورس به سادگی انجام میپذیرد. از این رو، با توجه به این موار ذکر شده قادرید تا نمودارها را تحلیل کنید و حتی نواحی مهم را تشخیص دهید.
به صورت کلی
سطوح مختلف حمایت و مقاومت در بورس مفهوم و اصلی مهم در تحلیل تکنیکال هستند که توسط متخصصین این حوزه به کار گرفته میشوند. این اصل پایه و اساس بسیاری از ابزارهای تکنیکی مختلف نیز هستند. مفهوم حمایت در اصل مانند کف زمین یک ساختمان است و مقاومت، مشابه با سقف آن. افت قیمت ها باعث برخورد آن با خط یا ناحیه حمایتی میشود. در این شرایط، چند موقعیت به وجود خواهد آمد؛ اول اینکه قیمت به همان میزان باقی می ماند یا اینکه دوباره جهش پیدا کند و در آخر ممکن است سطح حمایتی شکسته شود و کاهش میزان قیمت تا زمانی ادامه پیدا کند که به سطح حمایتی بعدی و پایین تر برسد.
تعیین سطوح حمایت آینده میتواند بازده استراتژی های سرمایه گذاری کوتاه مدت را به شدت ارتقاء ببخشد. متقابلا، پیش بینی سطح مقاومت نیز میتواند سودمند باشد؛ زیرا این سطح قیمت به صورت بالقوه قادر خواهد بود تا به یک موقعیت بلند مدت، آسیب بزند و این نشان دهنده ناحیه ای است که سرمایه گذاران تمایل زیادی به فروش اوراق بهادار خود دارند.
همانطور که در بالاتر عنوان شد، روش های گوناگونی برای تشخیص سطح حمایت و مقاومت در بورس وجود دارد، اما با صرفنظر از نام و تعداد آنها، چگونگی تفسیر در همه این روش ها یکسان است که از حرکت قیمت سهام در یک جهت خاص جلوگیری می نماید.
البته توجه داشته باشید با اینکه تعیین این ناحیه و سطوح در نمودارها کار نسبتا ساده ای است، اما بعضا سرمایه گذاران یا تاجران از آنها صرف نظر میکنند. دلیل آن هم این است که این سطوح بر اساس حرکت قیمت های گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد آنچه در آینده رخ خواهد داد، ارائه داده نمیشود.
حمایت و مقاومت در بورس دو اصطلاحی هستند که در تحلیل تکنیکال بسیار حائز اهمیت هستند تقریبا همه معامله گران از این دو اصطلاح برای تصمیم گیری های خود استفاده می کنند. در واقع در حمایت و مقاومت نیروهای عرضه و تقاضا در یک نقطه به یکدیگر متصل می شوند. هر گاه سطح تقاضا خیلی زیاد شود و معامله گران زیادی تصمیم به خرید بگیرند اما از طرفی فروشنده ها قصد فروش نداشته باشند قیمت ها تا حد ممکن بالا میرود و خط مقاومت ماکسیممی است که بالاتر رفتن قیمت را متوقف می کند و اجازه نمیدهد قیمت از یک حد مشخصی تجاوز کند تا مجدد سطح عرضه و تقاضا به حدی متناسب برسند.
معمولا مواقعی که خط مقاومت ایجاد میشود، قیمتها دیگر سیر نزولی داشته و به سمت پایین حرکت می کنند که به این نیرو، نیروی مقاومت گفته میشود. اما گاهی سطح عرضه بسیار بالا میرود و حد تقاضا تا حد زیادی کاهش پیدا میکند و در این صورت قیمت ها تا حد زیادی پایین می اید و به کف نمودار میرسد. در این شرایط، خط حمایتی باعث میشود افت و کاهش قیمت از یک حد مشخص شده پایین تر نرود و تعادل بازار را حفظ می کند که به این نوع خطوط، خطوط حمایتی گفته می شود. در این صورت صف خرید شکسته می شود و عرضه بالاتر می رود تا بازار بتواند به حد متناسبی برسد. معمولا وقتی از خطوط حمایتی استفاده میشود نمودار قیمت بعد از آن سیر صعودی داشته و روند خود را به سمت بالا ادامه می دهد. این نکته را در نظر داشته باشید که هیچ کدام از خطوط حمایتی و مقاومتی آنقدر واضح نیستند که شما تا به نمودار نگاه کنید آنها را تشخیص دهید.
در واقع باید حد و محدوده ای را برای آن در نظر بگیرید و سپس به بررسی خطوط بپردازید. خطوطی شبیه سایه که مرز مشخصی ندارند. راهی که میتوان این خطوط را شناسایی کرد این است که می توانید روی نمودار خطوط افقی را رسم کنید که از پایین ترین قیمت به بالاترین قیمت آن را وصل کنید. هر چه شیب این خط افقی به سمت بالاتر باشد میزان مقاومت بیشتر و هر چه کمتر باشد میزان حمایت بیشتر بوده است. ( این توضیحات بهتر است با رسم نمودار انجام شود).
به طور کلی نکته مهم این است که تشخیص خطوط حمایت و مقاومت در بورس در تحلیل های تکنیکال تا حد بسیار زیادی می توانند برای پیش بینی و نه پیش گویی آینده مهم و تاثیر گذار باشند و با کمی مطالعه و دیدن و قت گذاشتن روی نمودارهای مختلف و خطوط حمایتی و مقاومتی می توانید از لحاظ بصری بسیار پیشرفت کنید و دانش خود را بالا ببرید و این نکته را نیز فراموش نکنید که هر گاه خطوط مقاومت شکسته شود نمودار به سمت حمایتی شدن پیش میرود و هر گاه خطوط حمایتی شکسته شود بازار به سمت مقاومتی شدن میرود و این باعث میشود در هر کدام از این شرایط یک برنده و یک بازنده داشته باشیم .
یعنی یکبار عرضه برنده میشود و یکبار تقاضا. یکبار فروشنده میبرد و یکبار خریدار. زیرا این قیمتها هستند که می توانند خطوط را به وجود بیاورند و این خطوط هستند که می توانند شما را راهنمایی کنند که در صف خرید قرار بگیرید یا در صف فروش. همه این موارد به این علت است که شما دانش و اطلاعات خود را افزایش دهید تا بتوانید آگاهانه تصمیم بگیرید که آیا میخواهید بخرید یا بفروشید. حتما قبل از اقدام به خرید یا فروش نمودارهای قیمتی را برای روزها و هفته ها و یا حتی ماهها مطالعه کنید و مشورت بگیرید تا بتوانید بهترین تصمیم را در بهترین زمان و شرایط بگیرید. معامله گران موفق از این روشها بارها و بارها استفاده کرده اند.