تحلیل صنعت بورس چیست؟
تحلیل صنعت بورس، ابزار ارزیابی است که به منظور فهم و درک بهتر بازار، سهام، بورس، سرمایه گذاری و … به کار گرفته میشود. اما دقیقا تحلیل صنعت بورس چیست؟ انتخاب صنعت در بورس شامل چه مواردی میشود؟ وضعیت کنونی بورس به چه صورت است؟ تحلیل بنیادی کاربردی چیست؟ تحلیل PEST و تحلیل SWOT چیست و چه کاربردی دارد؟ معروفترین روشهای تحلیل صنعت کدام است؟ پاسخ سوالات بالا اطلاعات جامع و کاربردی را در زمینه بازار و بورس برای شما فراهم می آورد.
در مقاله ی امروز نه تنها جواب سوال “تحلیل صنعت بورس چیست؟” را پیدا خواهید کرد، بلکه پس از مطالعه ی آن قادر خواهید بود صنعت بورس و وضعیت بورس را به درستی و با دقت بیشتری مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهید.
اگر میخواید با انواع تحلیل های بورسی آشنا بشید، مقاله های تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال رو به شما پیشنهاد میدیم.
وضعیت بورس در ایران
دو سال پس از خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) و شروع فشارهای بیشتر علیه ایران یا تحریم های سخت تر به وسیل هی آمریکا، نماگرهای اقتصادی (Economic Indicators) متعددی دشوارتر شدن شرایط را در ایران نشان دادند. با وجود فشارهای بیشتر تحریم ها، بازار بورس در ایران رشد تاریخی برای خود ثبت کرد. در دی ماه سال 1398 ایران تقریبا 80 درصد از درآمد نفتی و 200 میلیارد دلار درآمد و سرمایه گذاری خارجی خود را از دست داد.
نرخ تورم بالا (34.8 درصد در اسفند ماه سال 1398)، رشد کم (9- درصد در سال 98-1397) و نرخ بالای عدم اشتغال (بیش از 10 درصد در پایان سال 1398) مردم و قانون گذاران را تحت فشار قرار داده است. از طرف دیگر، ارزش پول ملی، یعنی ریال نزولی است. از این رو تحریم ها ، سوء مدیریت و فساد باعث کاهش اعتماد به نفس اقتصاد ایران و اندوخته های خارجی کشور شده؛ به همین علت اقتصاد را به رکود عمیقی سوق داده است.
رشد چشمگیر بازار بورس ایران
اخیرا بازار بورس در ایران رشد چشمگیری را داشته است. عملکرد بورس اوراق بهادار تهران که بزرگترین بازار بورس کشور است- به بازده سالیانه حدودا 190 درصدی رسید. به علاوه، شاخص کل هم وزن بورس که عملکرد شرکت های کوچک فهرست را ارزیابی میکند، رشد 437 درصدی را ثبت کرده است. حال با وجود شرایط بد و نامناسب اقتصادی، پس چطور ممکن است که بورس به چنین رشدی دست پیدا کند؟
عکس العمل مردم در توسعه بازار بورس بسیار مثبت بوده و سرمایه گذاری های آنی و انحصاری فراوانی در آنجا اتفاق افتاده است. تعداد زیادی از سرمایه گذاران بازار بورس تهران موسسات و شرکت های دولتی، سازمان های سرمایه گذاری دولتی، بانک ها، صندوق های بازنشستگی و سازمان های سرمایه گذاری نیمه دولتی هستند. همچنین در دو سال گذشته و با رشد بازار بورس تهران، افراد عادی نیز جذب این کار و سرمایه گذاری در آن شدند تا نه تنها بتوانند درآمدی پایدار و با ثبات را برای خود داشته باشند، بلکه از ارزش دارایی و اندخته های خود حافظت کنند.
با این حال و با وجود چنین شرایط اقتصادی در ایران حفظ رشد بازار بورس امری چالش برانگیز هم برای شرکت ها و هم برای دولتمردان است. حداقل نصف فهرست شرکت های موجود در بازار بورس تهران با بخش های کشاورزی، انرژی، فلزات سنگین و غذا در تعامل اند. به همین دلیل، انتظار میرود تا به دلیل کسادی فعلی بازار ایران و رویه ی پاندمیک کووید-19 این شرکت ها نیز تحت تاثیر قرار بگیرند. اما در این شرایط چطور میتوان صنعت بورس را تحلیل کرد؟
تحلیل صنعت بورس چیست؟
تحلیل صنعت بورس، ابزار ارزیابی است که توسط مدیران و تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد تا درک و فهم بهتری از رقابت پویای موجود در صنعت بورس حاصل شود. این امر به آنها کمک میکند تا اتفاقات بازار را بیشتر متوجه شوند؛ برای مثال، میزان عرضه و تقاضا، میزان رقابت موجود در یک صنعت، وضعیت رقابت یک صنعت با صنایع تازه ظهور، چشمانداز آینده ی آنها با وجود پیشرفت های سریع الوقوع تکنولوژی و تاثیر عوامل بیرونی در صنعت.
تحلیل صنعت برای یک کارآفرین یا یک شرکت بسیار کمک کننده است؛ زیرا به درک بهتر جایگاه خود در مقایسه با دیگر رقبا میتواند مفید واقع شود. همچنین به آنها کمک میکند تا فرصتها و تهدیدات حال و آینده را شناسایی و راه حل هایی متناسب با آن اتخاذ کنند. باید توجه داشته باشید که اصلی ترین عامل موفقیت در بازار و صنعتی که همواره در حال تغییر است، درک بهتر آن میباشد. هرچه درک عمیقی از تفاوت خود با رقبای در صنعت داشته باشید، برتری بیشتری نسبت به آنها خواهید یافت.
3 نوع رایج، مرسوم و با اهمیت در تحلیل صنعت بورس وجود دارد که در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد. این 3 دسته عبارتند از:
- مدل نیروهای رقابتی (5 نیروی پورتر)
- تحلیل PEST یا تحلیل عوامل گسترده
- تحلیل SWOT
1-مدل نیروهای رقابتی (5 نیروی پورتر)
5 نیروی پورتر مدلی است که 5 نیروی رقابتی که در تحلیل صنعت بورس مهم است را مورد ارزیابی قرار میدهد. همینطور در تشخیص نقاط ضعف و قدرت یک صنعت نیز بسیار مفید است. این مدل مکررا به منظور شناخت ساختار صنعت به کار میرود. این امر در تعیین استراتژی نیز موثر است و در هر بخشی از اقتصاد قابل اجرا است تا درک بهتری از سطح رقابت موجود در بازار حاصل شود. همچنین در ارتقاء سودآوری بلندمدت شرکت نیز تاثیرگذار است. نام این مدل از مایکل پورتر، پروفسور دانشکده مدیریت دانشگاه هاروارد برداشته شده است.
مدل 5 نیروی پورتر از این نظر بسیار موثر است که میتواند دلیل سطوح مختلف سودآوری شرکتها و صنایع متعدد را توضیح دهد. این مدل در سال 1980 توسط مایکل پورتر ایجاد شد. پورتر 5 نیروی غیر قابل انکار را معین کرد که در شکل گیری هر نوع بازار و صنعتی در جهان نقش به سزایی دارند. این 5 نیرو در ارزیابی شدت رقابت و سودآوری یک بازار یا صنعت نیز مکررا مورد استفاده قرار میگیرد و عبارتند از :
- رقابت در صنعت
- پتانسیل شرکت کنندگان جدید در صنعت
- قدرت عرضهکنندگان
- قدرت مشتری فررج زاده
- تهدید محصولات جایگزین
رقابت در صنعت
اولین نیرو در مدل 5 نیروی رقابتی، رقابت در صنعت است و معنی آن تعداد رقبا و توانایی آنها در زیر قیمت کار کردن آنها در صنعت شان است. هرچه تعداد رقبا و محصولات و خدمات مورد ارائه آنها یکسان و بیشتر باشد، از قدرت شرکت شما نیز کاسته میشود. اگر قیمت و محصول ارائه شده رقیب تان به ترتیب کمتر و باکیفیت تر باشد، عرضه کننده و خریدار بیشتری را به خود جذب خواهند کرد.
پتانسیل شرکت کنندگان جدید در صنعت
قدرت یک شرکت توسط شرکتهای تازه تاسیس نیز تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. اگر رقبا به انرژی و پول کمتری برای رد شدن و شکست شما در رقابت موجود در صنعت نیاز داشته باشند، این امر نشان دهنده ی ضعف شرکت شماست که آنها میتوانند به راحتی شما را از دور رقابت خارج کنند. به عبارت دیگر اگر در یک صنعتی موانع قدرتمندی برای ورود وجود داشته باشد، آن صنعت برای شرکتهای موجود در آن ایده آل تر است؛ چرا که آنها میتوانند خودشان قیمت را تعیین کنند یا شرایطی که مدنظر خود است را در معاملات اعمال نمایند.
قدرت عرضه کنندگان
عامل بعدی در مدل 5 نیروی رقابتی، نقش عرضه کنندگان در بالا بردن هزینه های ورودی است که چطور به این راحتی میتوانند این کار را انجام دهند. به عبارت دیگر تعداد عرضه کنندگان ورودی های اصلی کالا یا خدمات، در این مسئله نقش دارند. اینکه ورودی ها تا چه اندازه منحصر به فرد اند و تعویض عرضه کننده برای یک شرکت چه میزان هزینه خواهد داشت. از این رو هرچه تعداد عرضه کنندگان کمتر باشد، شرکتها در صنعت بیشتر به آنها وابسته خواهند بود. به همین جهت، عرضهکنندگان قدرتمند هستند و میتوانند هزینههای ورودی را بالا ببرند و از قدرت خود جهت گرفتن مزایای دیگری در تجارت استفاده کنند. از طرف دیگر، زمانی که تعداد عرضه کنندگان بیشتر باشد یا هزینه ی تعویض آنها کم باشد، شرکت ها میتوانند هزینه های ورودی را به میزان دلخواه خود کاهش دهند و متناسب با آن سودآوری خود را بیشتر نمایند.
قدرت مشتریان
توانایی کاهش قیمت توسط مشتریان یا میزان قدرت آنها دیگر نیرو در 5 نیروی رقابتی پورتر است. تعداد خریداران یا مشتریانی که شرکت دارد، در این مسئله دخیل هستند. همچنین میزان اهمیت آنها برای یک شرکت و هزینهی مورد نیاز برای آنها یا بازار به جهت پیدا کردن مشتریان جدید و سودآوری بیشتر نیز دیگر موارد مهم در این مسئله میباشند. منظور از پایگاه مشتری کوچک و در عین حال قدرتمند، این است که هر مشتری این توانایی را دارد تا دربارهی قیمت پایینتر و معاملات با شرایط بهتر مذاکره کند. اگر شرکتی مشتریان بیشتر و مستقل تری داشت، افزایش سودآوری و قیمت بالاتری را نیز میتواند داشته باشد.
تهدید محصولات جایگزین
آخرین نیرو در 5 نیروی پورتر، نیروی تهدید محصولات جایگزین است. محصولات یا خدمات جایگزینی که میتواند به جای دیگر محصولات یا خدمات شرکت مورد استفاده قرار بگیرند، به عنوان یک تهدید تلقی میشوند. شرکت هایی که محصولات یا خدمات تولیدی آنها طوری طراحی شده اند که جایگزینی برای آنها نمیتواند وجود داشته باشد، توانایی افزایش قیمت و سودآوری را خواهند داشت. همچنین میتوانند شرایط موردنظر خود را برای فروش داشته باشند. اگر محصول جایگزین آنها ساخته شود، گزینه مشتریان برای خرید بیشتر میشود و همین امر میتواند باعث ضعیف شدن یک شرکت شود.
2-تحلیل PEST یا تحلیل عوامل گسترده
تحلیل PEST یکی از روشهای مدیریت است که یک سازمان برای ارزیابی عوامل بیرونی که عملکردشان را تحت تاثیر قرار میدهد و همچنین و تحلیل صنعت، از آن استفاده میکند. این ارزیابی موجب میشود تا سازمان مذکور بتواند در رقابت موجود در صنعت عملکرد بهتری را از خود نشان دهد. تحلیل PEST متشکل از چهار کلمه است که عبارند از: سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social) و تکنولوژی (Technological). این چهار کلمه بخشهای اصلی این نوع از تحلیل هستند.
نوعی از تحلیل PEST وجود دارد که به دلیل تغییر ایجاد شده در آن، به وجود آمده است (و در بریتانیا پرکاربرد است)، و رویکرد برنامه ریزی استراتژیک PESTEL نام دارد. این رویکرد علاوه بر چهار کلمه ی عنوان شده در بالا، از دو کلمه ی دیگر نیز تشکیل شده است که عبارتند از محیطی (Environmental) و قانونی (Legal).
از تحلیل PESTدر چه مواردی اسفاده میشود؟
ارزیابی جامع از بخشهای عمده تاثیرگذار در دیگر بخشهایی که سازمان در آنجا قرار گرفته، نیز موثر است. به همین اندازه خود سازمان نیز میتواند به برنامه ریزی های استراتژیک کارآمدتر در آنجا کمک کند. وظیفه ی برنامه ریزی ها افزایش حداکثری توانایی سازمان در تبدیل فرصتهای موجود به سرمایه، اخطار دادن زودهنگام و آمادگی بهتر برای تغییرات حتمی است. این امر به سازمانها کمک میکند تا جایگاه خوبتری را در رقابت به دست آورند.
بخش سیاسی تحلیل PEST بر نقش سیاست دولتها یا تغییرات قانونگذاری ها روی اقتصاد، صنعت خاص و سازمان موردنظر متمرکز است. مواردی که سیاست در آنها دخیل میباشد عبارتند از مالیات و قوانین استخدام. شرایط کلی و سیاسی حاکم بر یک جامعه یا کشور به اندازهی روابط بین المللی میتواند تاثیر بزرگی در سازمانها داشته باشد.
بخش اقتصادی در این نوع از تحلیل صنعت بورس، عوامل اصلی در سودآوری و نرخ معاملات، رشد اقتصادی، عرضه و تقاضا، تورم و رکود را مورد هدف قرار میدهد.
منظور از عامل اجتماعی که در تحلیل PEST گفته شد، پراکندگی سن و جمعیت، نگرشهای فرهنگی، محل کار و رویه های سبک زندگی است.
بخش تکنولوژی در این نوع از تحلیل صنعت بورس، تاثیرات بخصوص و توسعه های تکنولوژی موجود در یک بخش از سازمان را مورد بررسی قرار میدهد. علاوه بر موارد ذکر شده، مواردی چون استفاده ی گسترده، روندها و تغییرات تکنولوژی را نیز در نظر میگیرد.
کاربرد تحلیل PEST
تحلیل PEST به سازمانها کمک میکند تا فرصتها و شرایط موجود در بازار کسب و کار را شناسایی کنند و از آنها به عنوان سرمایه بهره ببرند. همینطور در تشخیص و تعیین چالش های امروزه و آینده مفید است و به افراد اجازه میدهد تا با این اطلاعات برنامه ریزی بهتری برای آینده ی کسب و کار خود داشته باشند و کارآمدتر چالش ها را مدیریت نمایند.
به علاوه، تحلیل PEST در سنجش ساختار داخلی سازمانها نیز قابل به کارگیری است. بدین ترتیب که میتواند نقاط ضعف و قوت را بشناسد، سیاستهای داخلی را تشخیص دهد، چشم انداز آینده اقتصادی سازمان را معین کند و ایده های تکنولوژی اجتماعی آنجا را نیز مشخص نماید. نتایج بدست آمده منجر به اعمال تغییرات و پیشرفت هایی در زمینه های مورد بررسی قرار گرفته، خواهد شد.
از طرف دیگر تحلیل PEST میتواند نقطه عطفی بین دیگر شکلهای تحلیلهای استراتژیک نیز باشد؛ برای مثال، مدل SWOT که همین امر نتیجه ی جامعی را در بر خواهد داشت. البته توجه داشته باشید مقایسه بین تحلیلهای انجام شده میتواند اطلاعات کاملی را در اختیار شما قرار دهد تا بهتر تصمیم گیری کنید.
3-تحلیل SWOT
تحلیل SWOT از چهار واژه تشکیل شده است؛ نقطه قوت (Strength)، نقطه ضعف (Weakness)، فرصتها (Opportunity) و تهدیدها (Threats). این مدل، چهارچوبی است که در ارزیابی جایگاه رقابتی یک شرکت به کار میرود و در توسعه برنامه های استراتژیک مفید است. این نوع تحلیل، عوامل بیرونی و درونی و پتانسیل کنونی و آینده را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
تحلیل SWOT به این دلیل ایجاد شده است تا نگاهی واقع گرایانه، مبتنی بر حقیقت و نشأت گرفته از داده ها نسبت به نقاط قوت و ضعف یک سازمان یا صنعت و ابتکار عمل آن داشته باشد. سازمان یا صنعت موظف است تا تحلیل ها را با دقت انجام دهد و بر زمینه های واقعی متمرکز باشد. آنها میبایست از ایجاد باورهای از پیش تعریف شده جلوگیری کنند. به عبارت دیگر شرکتها باید از این موارد به عنوان یک راهنما یا دستورالعمل استفاده کنند؛ نه به عنوان یک نسخه که برای همه و در هر شرایطی صادق است.
درک بهتر تحلیل SWOT
تحلیل SWOT تکنیکی است که به منظور سنجش عملکرد، رقابت، خطرات و پتانسیل موجود در یک کسب و کار، یک محصول خاص، یک صنعت و دیگر موارد از این دست به کار برده میشود.
این تکنیک با استفاده از داده های درونی و بیرونی میتواند یک کسب و کار را به سمت استراتژی هایی سوق دهد که احتمال موفقیت در آنها بیشتر است. بدین ترتیب که از استراتژی های فعلی آنها که کارآیی کمتری داشته یا موفقیت آمیز نبوده است، دور خواهد کرد. یک تحلیل SWOT مستقل که توسط یک تحلیلگر، سرمایه گذار یا رقبا انجام شده است، میتواند شرکت، محصول، خط تولید یا صنعتی را در جهت قدرتمند شدن پیش ببرد و دلیل عدم موفقیت های گذشته را نیز برای آنها آشکار سازد.
تحلیلگران، مدل SWOT را شبیه به یک شکل چهارگوش تصور میکنند که اگر آن را به 4 قسمت مساوی تقسیم کنید، هر کدام از چهار جنبه ی آن در یکی از این مربع ها قرار میگیرد. همین مسئله باعث میشود تا تحلیل هایی که به وسیله ی این مدل انجام میشوند، به صورت یک شکل چهارگوش باشد و خوانش و درک و تحلیل جایگاه شرکت امری ساده تر شود. اگرچه که میزان اهمیت هر کدام از چهارگوشه ها با یکدیگر برابر نیستند، اما همه آنها نگرش های اساسی را ارائه میدهند تا در فرصت ها و تهدیدها، مزایا و معایب و … تعادلی ایجاد بشود.
مزایای استفاده از مدل تحلیل SWOT
تحلیل SWOT در اجرای جلسه های استراتژی و کسب و کار محور میتواند روشی موثر باشد. ایجاد تعامل بین افرادی که در جلسه حضور دارند و پرسش نظرات آنها درباره نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای موجود یا ممکن در آینده میتواند احساس بهتری را به آنها هدیه دهد؛ اینکه نظرات آنها برای شما اهمیت دارد. شما نیز میتوانید از این موقعیت استفاده کنید؛ زیرا قطعا دو فکر بهتر از یک فکر است. اغلب تحلیل SWOT شما را با عواملی رو به رو میکند که شما از آنها بی اطلاع بودید و امکان فهمیدن آنها در شرایط دیگر وجود نداشت.
یک شرکت یا صنعت میتواند از تحلیلSWOT برای جلسات کلی استراتژی مربوط به یک بخش بخصوص مانند بازاریابی، تولید یا فروش استفاده کند. زیرا این روش به شما این امکان را میدهد تا استراتژی های کلی توسعه بافته را مورد بررسی قرار دهید و ببینید مشکلات یا اعمال موفقیت آمیز هر بخش به چه صورت بوده است؛ قبل از اینکه در دام خطرات و مشکلات بیافتید. همچنین میتوانید به صورت برعکس عمل کنید. یعنی تحلیل SWOT را برای بخش های سازمانتان تهیه ببینید و مجموعه تحلیل ها را بسنجید.
تحلیل بنیادی کاربردی به چه معناست؟
تحلیل بنیادی کاربردی (Fundamental Analysis) روشی است که برای محاسبه ارزش حقیقی اوراق بهادار مورد استفاده قرار میگیرد. این عمل با آزمودن عوامل مرتبط با اقتصاد یا مسائل مالی انجام میشود. تحلیل بنیادی کاربردی همه مواردی که در ارزش اوراق بهادار تاثیرگذار است را مورد تحقیق قرار میدهد؛ برای مثال از عوامل موجود در اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت، تا عوامل موجود در اقتصاد خرد مانند تاثیر مدیریت شرکت یا بازار بورس.
هدف غایی در این نوع تحلیل، رسیدن به مقدار قیمتی است که یک سرمایه گذار میتواند با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و متوجه شود آیا ارزش آن کمتر از میزان حقیقیاش است یا بیشتر.
این روش تحلیل در تحلیل صنعت بورس کاملا بر خلاف تحلیل تکنیکال (technical analysis) است. در تحلیل تکنیکال، مسیر قیمت با استفاده از ارزیابی داده های تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی میشود.
درک بهتر تحلیل بنیادی کاربردی در صنعت بورس
تمام تحلیلهای بورسی سعی در تشخیص این مسئله دارند که آیا اوراق بهادار در بازارِ گسترده تر به درستی ارزشگذاری شده اند یا خیر. تحلیلگران عموما در ابتدا در مورد وضعیت کلی اقتصاد تحقیق میکنند، سپس نقاط قوت یک صنعت بخصوص را قبل از تمرکز بر عملکرد شرکت مورد بررسی قرار میدهند تا به یک ارزش حقیقی و عادلانه برای سهام متناسب با شرایط فعلی بازار برسند.
برای محاسبه ارزش حقیقی سهام، تحلیلگران از درآمد، عایدی ها، امکان رشد در آینده، میزان برگشت سرمایه گذاری، حاشیه سود و دیگر داده هایی از این دست استفاده میکنند تا موقعیت فعلی و امکان توسعه در آینده آن را تشخیص دهند. تمام این داده ها در صورت مالی شرکت موجود است.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی کاربردی
قیمت محاسبه شده ی تحلیلگران برای سهام ها، تنها یک تخمین است که مبنی بر تفکراتی است که وی با تجربه یا در زمان تحصیل خود بدست آورده است. حال اگر یک تحلیلگر تشخیص دهد که ارزش واقعی یک سهام از قیمت فعلی آن باید بیشتر باشد، وی موظف است تا اطلاعاتی درباره ی فروش یا افزایش ارزش آن متنشر کند.
سرمایه گذارانی که از پیشنهادات ارائه شده در این مطلب استفاده میکنند، اننتظار این را داشته باشند که میتوانند سهام را با قیمت و شرایط مطلوب خود خریداری کنند. زیرا چنین سهامی با گذشت زمان بسیار سودآور خواهد بود. برعکس این قضیه نیز وجود دارد. انتظاری که از یک سهام با نرخ نامطلوب میرود این است که با گذشت زمان میزان سودآوری خود را از دست بدهد. چنین سهامی یا از دور رقابت خارج خواهند شد یا به لیست جایگاه های کوتاه مدت اضافه میشود. این روش نیز کاملا برخلاف تحلیل تکنیکال است.