استراتژی طلا + ۱۰ تکنیک اسکالپ و ترید
- توسط: تیم نیکوست
- تاریخ انتشار: ۰۴/۱۷/۱۴۰۱
- 0 دیدگاه
استراتژی طلا
برخی می گویند که طلا یکی از سخت ترین بازارها برای معامله است و حقیقتی در آن وجود دارد – طلا مانند سایر بازارها حرکت نمی کند و اگر سرمایه گذاران می خواهند در معامله با آن موفق باشند (و می تواند بسیار سودآور باشد)، باید چند چیز را در نظر داشته باشید در طول سال ها نظارت و تجزیه و تحلیل بازار طلا، ما متوجه قوانین و الگوهای سودآور زیادی شدیم. ما آنها را با موفقیت به کار بردیم و هنوز هم برای تجارت فلزات گرانبها از آنها استفاده می کنیم و دانش خود را در این صفحه به اشتراک خواهیم گذاشت. سالها تجزیه و تحلیل، آزمایش و استفاده از سرمایه خودمان طول کشید تا مطمئن شویم این نکات واقعاً مفید هستند. نکاتی که در زیر میبینید باید تجارت طلا را آسانتر و سودآورتر کند. تحلیل طلا
استراتژی اسکالپ طلا: چگونه مانند یک حرفه ای فورا به سود برسیم
مبانی تجارت اسکالپ
اسکالپینگ یک روش معاملاتی محبوب است که هم توسط معاملهگران باتجربه و هم برای مبتدیان بازار استفاده میشود. هدف اصلی بهدست آوردن سودهای افزایشی کوچک است که منجر به سود زیادی میشود، به جای سودهای بزرگ از تعداد کمی از معاملات، مانند معاملات نوسانی یا معاملات پوزیشن.
این روش شامل نگهداری معاملات حداکثر برای چند ثانیه یا چند دقیقه است. این بدان معناست که معاملهگرانی که این استراتژی را اتخاذ میکنند سود خود را زودتر به دست میآورند. اگر بازار حرکت مطلوبی داشته باشد، سعی میکنند با بستن پوزیشن ها خیلی سریع ضرر را به حداقل برسانند.
اسکالپینگ چیست
اسکالپینگ بیانگر تکنیکی است که شامل باز کردن و بسته شدن معاملات در مدت زمان بسیار کوتاه به منظور کسب سود سریع است. این روش معاملاتی مبتنی بر بازکردن بسیاری از معاملات و بستن آنها با سود اندک است.
در حالی که یک معاملهگر پوزیشن ممکن است در معاملاتی وارد شود که برای چندین هفته تا چند ماه در نظر گرفته شده است، با هدف صدها یا هزاران پیپ، یک اسکالپر وارد معاملاتی میشود که ممکن است فقط چند دقیقه طول بکشد و سود چند امتیازی را هدف قرار دهد.
اسکالپینگ یک شکل بسیار شدید از معاملات است که برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت نیاز به توجه کامل دارد. اسکالپرها معمولاً به دنبال قرار دادن معاملات در راستای ترند هستند و اغلب از شاخصهای فنی مانند میانگین متحرک، RSI، نقاط محوری و غیره استفاده میکنند. آنها همچنین با آخرین بهروزرسانیها و اخبار اقتصادی در ارتباط هستند تا احتمال برنده شدن خود را افزایش دهند.
اسکالپرها اغلب پوزیشنها را چندین برابر، با توسعه ترند، باز و بسته میکنند تا در طول مسیر به سودهای کوچکی دست یابند، در مقایسه با معاملهگران نوسانی که ممکن است زمانی که معتقدند ترند مسیر خود را طی کرده است، پوزیشن را باز کرده و ببندند.
اسکالپرها معمولاً در بازارهای با نقدینگی بالا معامله میکنند، زیرا این امر به آنها اجازه میدهد به سرعت وارد و خارج شوند. همچنین میتواند به کاهش هزینههای سفتهبازی در مورد حرکات کوچک قیمت کمک کند، زیرا بازارهای نقدشوندهتر اغلب اسپرد کمتری دارند.
ابزارهای اسکالپینگ برای حداکثر موفقیت
کامپیوتر خوب + اتصال به اینترنت پرسرعت
اگر میخواهید در دنیای پرسرعت اسکالپینگ شرکت کنید، داشتن یک کامپیوتر سریع با اتصال به اینترنت پرسرعت ضروری است. به عنوان یک معاملهگر اسکالپر، به نمودارهای خود نیاز دارید تا بهروزترین قیمت ممکن را نمایش دهند. همچنین، شما به پلتفرم معاملاتی خود نیاز دارید تا معامله را با بیشترین سرعت ممکن انجام دهید. شما نمیخواهید روی یک کامپیوتر کند، با رم کم کار کنید، فقط برای اینکه وقتی میخواهید وارد معاملهای شوید، کامپیوتر خود را مسدود کنید.
همچنین، سرعت پایین اتصال به اینترنت میتواند تفاوت بین یک تجارت موفق اسکالپینگ و یک تجارت بد را ایجاد کند. به یاد داشته باشید، شما میخواهید به سرعت وارد بازار شوید و از آن خارج شوید و 1-2 ثانیه میتواند برای نتایج شما بسیار مهم باشد.
ممکن است فکر کنید که 1-3 امتیاز از دست دادن یک معامله به دلیل اتصال به اینترنت چیز مهمی نیست. اما اگر تمام ورودیهای بازار خود را در یک روز معاملاتی اضافه کنید، چه؟ این میتواند به صدها یا هزاران دلار سود از دست رفته اضافه کند.
و این تنها مسئلهای نیست که باید نگران آن باشید. تصور کنید که در یک تجارت سودآور هستید و میخواهید خارج شوید، فقط برای اینکه ببینید که سود کاهش می یابد زیرا اتصال اینترنت شما به اندازه کافی پاسخگو نیست. باور کنید، ممکن است بسیار ناامیدکننده باشد.
کارگزار خوب و قابل اعتماد
چندین ساعت اسکالپ کردن در زمان واقعی، میتواند تجربه ای سخت باشد. اقدام سریع و بی ثبات قیمت همراه با یک کارگزار بد که عملکردی در راستای استاپلاس هانتینگ دارد، گسترش گسترده و لغزشهای مصنوعی باعث شد که بخش بزرگی از معاملهگران از معاملات اسکالپینگ صرف نظر کنند.
اگر اسکالپینگ را با یک کارگزار ضعیف انجام دهید، به احتمال زیاد به شما اجازه کسب سود کوتاه مدت نخواهند داد. اکثر کارگزاران از روشهای کثیف برای متوقف کردن معاملهگران اسکالپر استفاده میکنند مانند:
- شکار استاپ ضرر و افزایش اسپرد: اگر قیمت بازار به دستورات استاپ ضرر شما نزدیک باشد، معاملهگران میتوانند شاهد افزایش اسپرد برای چند امتیاز باشند و این باعث فعال شدن استاپ ضرر میشود.
- لغزش: این زمانی اتفاق میافتد که یک معاملهگر قیمتی متفاوت از آنچه انتظار میرود در ورود یا خروج از معامله دریافت کند.
برای موفقیت در حین اسکالپینگ، یک کارگزار با کیفیت بالا باید عملکرد فوری را ارائه دهد، زیرا معاملات اسکالپینگ سریع اتفاق میافتد، بنابراین عملکرد شما باید با سرعت بسیار بالایی انجام شود.
کارگزار شما باید دادههای زنده برای نمودارها ارائه دهد و باید اسپردهای بسیار رقابتی برای ابزارهایی که روی آنها معامله میکنید داشته باشد. همچنین استفاده از نرم افزار معاملاتی باید آسان و سریع باشد.
همچنین، باید خط مشی اسکالپ کارگزار را بررسی کنید. امروزه اکثر شرکتهای معروف با تصمیمگیریهای خود به اسکالپرها آزادی عمل میدهند. با این حال، برخی از کارگزاران هستند که روشهای اسکالپینگ را برای مشتریان خود مجاز نمیدانند.
ابزارهای کم دامنه
به دلیل ماهیت اسکالپینگ، فقط باید ابزارهایی را با کمترین اسپرد معامله کنید. چرا به اسپرد کم نیاز دارید؟ زیرا به عنوان معاملهگر اسکالپر شما در یک روز تعدادی پوزیشن را باز کرده و از آن خارج میشوید. هزینه معاملات به یک عامل مهم تبدیل خواهد شد.
بهعنوان یک اسکالپر، بهطور پیشفرض، با هدف کسب سودهای کوچک، از ضررهای محدودتر استفاده میکنید. هر چه اسپرد بیشتر باشد، استاپ ضرر شما کمتر میشود.
به عنوان مثال، اگر با سفارش توقف زیان 10 امتیازی اسکالپ کنید، اسپرد بیش از 3 امتیاز تنها برای 7 امتیاز دیگر برای خروج از معامله جا باقی میگذارد. این یک اختلاف کوچک است. در اسکالپینگ، هر امتیاز مهم است، بنابراین باید با ابزارهای کم دامنه معامله کنید.
شخصاً هیچ وقت ابزاری را که اسپرید آن بالاتر از 2 امتیاز است، اسکالپ نمیکنم. نسبت ریسک به سود، ارزش آن را ندارد.
ابزارهای مورد علاقه من با دامنه کم که روی آنها تکنیکهای اسکالپینگ را اعمال میکنم، شاخص داو جونز، شاخص داکس 30، EUR/USD، GBP/USD، EUR/JPY و USD/JPY هستند.
الزامات معاملهگران اسکالپر
- یک معاملهگر اسکالپر باید سطوح حمایت و مقاومت روزانه و ساعتی را تشخیص دهد.
- اسکالپرها باید الگوهای نمودار را هم در بازارهای پرطرفدار و هم در بازارهای محدود تشخیص دهند.
- یک معاملهگر اسکالپر باید صبور و منظم باشد. صبر و انضباط به معاملهگر کمک میکند تا در زمانهای نامناسب وارد بازار شود و زیانهای کوچک را به زیانهای بزرگتر تبدیل کند.
- اسکالپرها باید احساسات خود را هنگام ورود و خروج از معاملات کنترل کنند.
- یک معاملهگر اسکالپر باید بازتابهای سریعی داشته باشد تا در هنگام انجام تنظیمات واکنش نشان دهد و باید در اجرای سریع تراکنش ماهر باشد.
- اسکالپرها باید بتوانند چندین ساعت در یک زمان روی نمودارهای خود متمرکز شوند و به تنظیمات اسکالپینگ توجه کامل داشته باشند.
- یک معاملهگر اسکالپر باید با کاهش ریسک تا حد امکان از بازار سود کسب کند. یک معاملهگر اسکالپر باید از تعادل بین ریسک و سود آگاه باشد.
تجارت اسکالپینگ – جوانب مثبت
سود سریعتر
هنگام اسکالپینگ، شما در حال معامله با امکان ثبت سود بالاتر در مقایسه با معاملات نوسانی یا پوزیشنی هستید. لازم نیست روزها منتظر بمانید تا شاهد بهبودی در تعادل خود باشید. این برای اعتماد به نفس شما نیز مفید خواهد بود. معامله با اعتماد به شما و سیستم شما، اسکالپینگ را به روشی لذت بخش تبدیل میکند.
از نظر تئوری، یک معاملهگر اسکالپر سود خود را بیشتر از سود ثبت شده توسط معاملهگران نوسان یا پوزیشن معاملهگران در همان دوره خواهد دید. حساب کنید: سود مرکب روزانه فقط 2 تا 3 درصد بسیار بیشتر از سود ثبتشده توسط یک معاملهگر نوسان است.
فرصت های معاملاتی بیشتر
معاملات اسکالپینگ جریان بیپایانی از امکانات را برای ورود به یک تجارت فراهم میکند. آیا سیگنالی را در نمودار 5 دقیقهای از دست دادهاید؟ نگران نباشید، سیگنال دیگری به زودی ایجاد خواهد شد.
هنگام اسکالپینگ خسته نمیشوید. بازار در یک حرکت مداوم است و فرصتهای معاملاتی در بازههای زمانی پایینتر به سرعت توسعه مییابند. اگر از وارد شدن به معاملات مکرر لذت میبرید، متوجه خواهید شد که اسکالپینگ به شما این فرصت را میدهد که اغلب وارد بازار شوید.
تحلیل کمتر بازار
با اسکالپینگ، لازم نیست روزها، هفتهها یا ماهها منتظر بمانید تا یک ترند قوی آشکار شود. شما مجبور نیستید تمام بازههای زمانی را تجزیه و تحلیل کنید یا محاسبات پیچیده را در مورد بازههای زمانی بالاتر یا اصول اساسی بازار ترکیب کنید.
در حالی که معاملهگران پوزیشن باید قبل از ورود به یک معامله تحقیقات و آمادهسازی زیادی در بازار انجام دهند، یک معاملهگر اسکالپر قبل از ورود به بازار فقط از چندین ابزار استفاده میکند. با اسکالپینگ، فشار کمی برای تجزیه و تحلیل بازار کلی، در تمام بازههای زمانی وجود دارد.
بدون معاوضه یا سود یک شبه
اگر در بازار طلا معامله میکنید، یک پوزیشن یک شبه شامل مبادله میشود. سوآپ یک بهره یک شبه است که از این واقعیت ناشی میشود که نرخ بهره هر ارز متفاوت است. هنگام اسکالپینگ، لازم نیست نگران انباشته شدن مبادله باشید.
نگرانیهای کمتر در مورد قرار گرفتن در معرض بازار
آیا تا به حال وارد یک معامله شدهاید، فقط برای اینکه ببینید بازار برخلاف شما است، اما به سطح توقف زیان شما نرسیده است؟ میتوانید روزها و حتی هفتهها در آن معامله بمانید. بیایید با آن روبرو شویم، دیدن پوزیشن خود در حالت قرمز میتواند بسیار استرسزا باشد.
با اسکالپینگ، استرس همچنان وجود دارد، اما شدت کمتری دارد. در پایان هر جلسه معاملاتی، پوزیشنهای خود را میبندید، سود خود را میگیرید و بازار را ترک میکنید. همین است، شما نباید نگران جهتگیری بازار باشید. شما نگران نخواهید بودکه آیا بازار علیه شما بچرخد. برای به هم خوردن بازار لازم نیست دعایی بخوانید.
اگر معامله بدی باشد، مجبور نیستید با چنین احساسات پایدار و شدید کنار بیایید. هنگامی که وارد معامله دیگری میشوید، حس بد تقریباً از بین میرود.
تجارت اسکالپینگ – معایب
“اسکرین تایم” به طور قابل توجهی بالاتر است
معاملهگران اسکالپر باید عملکرد قیمت را بسیار دقیق نظارت کنند. در حالی که سبکهای معاملاتی بلندمدت ممکن است فقط به حداقل کار روزانه نیاز داشته باشند، اسکالپینگ نیاز به زمان بیشتری برای توجه به نمودارها در طول یک جلسه معاملاتی دارد.
خستگی و فرسودگی تجارت
در طول یک جلسه اسکالپینگ سریع و پرانرژی، معاملهگران اغلب خستگی معاملات را تجربه میکنند. ساعتهای طولانی و سرمایهگذاری احساسی میتواند منجر به خستگی شود.
نیاز اصلی اسکالپینگ این است که هنگام مطالعه نمودارها و قیمتهای بازار، تجزیه و تحلیل و تمرکز درستی داشته باشید. ساعتها تمرکز شدید اغلب بر وضعیت ذهنی و سطح انرژی اسکالپرها تأثیر میگذارد.
حاشیه خطای کم
اسکالپینگ اگر به روش صحیح اجرا نشود میتواند بسیار پرخطر و پرهزینه باشد. این تکنیک معاملاتی میتواند بسیار دشوار باشد زیرا حاشیه خطای بسیار کمی وجود دارد. اگر مبتدی هستید یا واقعاً نمیدانید چه کاری انجام میدهید، حساب شما به آرامی کاهش مییابد.
معامله با ضررهای محدود مستلزم تعیین دقیق ورودیهای بازار است. همه ما میدانیم که یک جهش در هر جهت میتواند در چند ثانیه، حتی با آماده سازی کامل، اتفاق بیفتد.
به همین دلیل است که بسیاری از معاملهگران از اسکالپینگ اجتناب میکنند، زیرا معتقدند کنترلی بر پوزیشن خود ندارند.
برای همه مناسب نیست
برخی از معاملهگران عاشق اسکالپینگ هستند و از آن به عنوان سبک معاملاتی اصلی خود استفاده میکنند. سایر معاملهگران به دلایل شخصی خود از آن اجتناب میکنند.
اسکالپینگ از نظر احساسی بسیار سخت است. اگر در تصمیم گیری بدون تردید راحت نیستید و نمیتوانید سیستم معاملاتی خود را بدون توجه به هر اتفاقی دنبال کنید، احتمالاً اسکالپینگ تکنیک معاملاتی مناسبی برای شما نیست.
معامله بیش از حد
معاملهگران اسکالپر بسته به سیستم معاملاتی خود، روزانه چندین معامله باز میکنند. برخی از اسکالپرها روزانه دهها معامله انجام میدهند. این ممکن است در درازمدت برای سلامت روان شما مفید نباشد، زیرا اغلب با چنین شدت بالایی معامله کنید.
معامله بیش از حد چیزی است که بسیاری از معاملهگران اسکالپر با آن دست و پنجه نرم میکنند. اسکالپرها اغلب احساس میکنند که باید در بازار حضور داشته باشند. بیحوصلگی را به این اضافه کنید و حالا شما یک حساب داغ خواهید داشت.
معامله بیش از حد باعث میشود که اسکالپرها با وارد کردن معاملات بیش از حد از حداکثر ریسک خود فراتر روند. این “معاملهی عجلهای” در بلندمدت سودآور نیست.
استراتژی های معاملاتی طلا
استراتژی شماره 1 اسکالپینگ طلا – بریک آوت در جهت ترند اصلی
این سیستم یک استراتژی اسکالپینگ محافظهکارانه است که سیگنالها فقط در جهت ترند اصلی گرفته میشود. این تنظیمات بر بریک آوتها در جهت ترند غالب، با ضررهای توقف محدود و فضای بیشتری برای سود تمرکز میکند.
در اینجا چیزی است که ما نیاز داریم:
- نمودار 1 دقیقه ای
- میانگین متحرک نمایی 200 دورهای – شاخصی که برای تعیین ترند کوتاه مدت استفاده میشود
- میانگین متحرک نمایی 1000 دورهای – شاخصی که برای تعیین ترند میان مدت استفاده میشود
توجه: 1000 EMA در نمودار 1 دقیقهای با 200 EMA در نمودار 5 دقیقه یکسان است، بنابراین اساساً ما با 200 EMA در نمودارهای 1 دقیقه و 5 دقیقه معامله میکنیم.
و این همان چیزی است که به شاخصها مربوط میشود. ما به اندیکاتورهای دیگری برای گیج کردن تنظیمات معاملات خود نیاز نداریم.
در اینجا قوانینی وجود دارد که در بیشتر مواقع به شما در سمت درست بازار کمک میکند. ابتدا، ما در آغاز روز معاملاتی به پوزیشن میانگین متحرک نمایی نگاه میکنیم.
- اگر میانگین متحرک نمایی 200 دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی 1000 معامله میشود، ما آن را فقط یک روز خرید در نظر میگیریم و فقط به دنبال اسکالپینگ سیگنالهای طولانی هستیم.
- اگر میانگین متحرک نمایی 200 دورهای زیر میانگین متحرک نمایی 1000 معامله میشود، ما آن را یک روز فروش در نظر می گیریم و فقط به دنبال اسکالپینگ سیگنالهای کوتاه هستیم.
اکنون مهمترین قانون مطرح میشود: میانگینهای متحرک نمایی نباید در طول روز از هم عبور کنند. ما قصد داریم در طول ترندهای قویتر معامله کنیم. اگر EMA ها عبور کنند، آنگاه وارد محدوده معاملاتی میشویم.
بنابراین قانون این است: اگر در طول جلسه معاملاتی توکیو، میانگینهای متحرک نمایی با یکدیگر تلاقی کنند، کار ما برای روز تمام شده است، ابزار را معامله نمیکنیم.
اکنون که ترند روز را تعیین کردیم، سطوح حمایت و مقاومت و شکستها را در جهت ترند غالب معامله میکنیم.
بیایید به نمودار اسکالپ شاخص داو جونز در بالا نگاه کنیم. ما 2 میانگین متحرک نمایی را رسم و به پوزیشن آنها در ابتدای روز نگاه میکنیم. 200-EMA زیر 1000-EMA معامله میشود و در طول جلسه معاملاتی توکیو هیچ کراس اووری اتفاق نیفتاد.
این یک روز فروش است، بنابراین ما شروع به جستجوی فرصت های کوتاهی برای اسکالپ میکنیم.
از اینجا، مهارت و تجربه معاملهگر وارد بازی میشود. شما باید آن ورودیهای محافظه کارانه را در جهت ترند مشخص کنید.
در طول این روز معاملاتی، 5 سیگنال اسکالپینگ را مشاهده کردم که 4 مورد از آنها موفقیت آمیز بود.
تکنیک ورود بسیار ساده بود: پس از یک دوره تثبیت به دنبال یک شکست کوتاه بودم.
این سیستم در مرز بین اسکالپینگ و معاملات روزانه قرار دارد. این یک سیستم اسکالپینگ کلاسیک نیست که در آن چندین نقطه را هدف بگیرید. با این تنظیمات، میتوانید نوسان مناسبی بگیرید و امتیاز بیشتری کسب کنید.
به همین دلیل است که هنگام استفاده از این تنظیمات، سطح سود از پیش تعیین شده ای ندارم. توقف زیان خود را به سمت بریک آوت حرکت میدهم یا یک توقف پایانی تعیین میکنم و اجازه میدهم بازار کار خود را انجام دهد.
اینجا یک تنظیم دیگر است. قاعدهای که قبلا گفتم یادت هست؟ 2 میانگین متحرک نمایی در ابتدای روز، یک روز خرید را نشان میدهند. با این حال، در طول جلسه توکیو چندین کراس اوور رخ داد و ما تنظیمات را رها کردیم.
این قانون ما را از معامله در یک روز متلاطم نجات داد. در نمودار مشاهده میکنید که قیمت در اکثر جلسات معاملاتی در یک محدوده معامله میشود.
اکنون، بیایید یک روز خرید را تجزیه و تحلیل کنیم. میبینیم که میانگین متحرک 200 دورهای روز را بالاتر از میانگین متحرک نمایی 1000 دورهای آغاز کرد و در جلسه توکیو ثابت ماند.
ما به دنبال بریک آوت در جهت ترند صعودی هستیم. سیستم اسکالپینگ 4 سیگنال تولید کرد که 3 تای آنها موفقیت آمیز بود و آخرین مورد یک معامله سربه سر بود.
قدرت معاملات بریک آوت را دست کم نگیرید. این یکی از قویترین تکنیکهای قیمتگذاری است و به شما توصیه میکنم که بر آن مسلط باشید.
استراتژی شماره 2 اسکالپ طلا – واگرایی در جهت ترند اصلی
اگر شما یک معاملهگر اسکالپر هستید، واگراییها باید یکی از مهمترین ابزارهای شما باشد. واگرایی ها سیگنال حرکتی هستند که به ترند اصلی وارد می شوند و ادامه احتمالی در جهت اصلی بازار را نشان میدهند.
برای این سیستم اسکالپینگ، از قوانین مشابه قبلی استفاده میکنیم، فقط نقاط ورودی متفاوت خواهد بود.
بنابراین، این چیزی است که ما برای تنظیم نیاز داریم:
- نمودار 1 دقیقه ای
- میانگین متحرک نمایی 200 دورهای – شاخصی که برای تعیین ترند کوتاه مدت استفاده میشود
- میانگین متحرک نمایی 1000 دورهای – شاخصی که برای تعیین ترند میان مدت استفاده میشود
- نوسان ساز تصادفی با تنظیمات 50-3-10 – برای نقاط ورودی و تشخیص واگرایی
احتمالا متوجه شدهاید که من از تنظیمات استاندارد نوسانگر استفاده نمیکنم. به این دلیل که میخواهم سر و صدای بازار را تا حد امکان حذف کنم. من سیگنالهای کمتری میخواهم، اما باکیفیت.
قوانین اصلی یکسان است:
1. فقط زمانی معامله میکنیم که در طول روز کراس اوور وجود نداشته باشد، در جهت ترند اصلی.
2. اگر یک کراس اوور در طول جلسه معاملاتی توکیو رخ دهد، ما تنظیم را برای روز رها میکنیم
نوسانگر تصادفی به ما کمک میکند تا واگرایی ها را در نمودار تشخیص دهیم. اما همه اختلافات را معامله نخواهیم کرد. ما علاقهمند به واگرایی در جهت ترند اصلی هستیم که با 200 EMA و 1000 EMA نشان داده شده است.
واگرایی زمانی رخ میدهد که عملکرد قیمت با عملکرد نوسانگر تصادفی متفاوت باشد.
این بدان معنی است که حرکت در قیمت منعکس نمیشود، که میتواند یک نشانگر اولیه معکوس باشد.
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمتها نزول پایینتر را تشکیل میدهند در حالی که بصورت تصادفی یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد (که نشاندهنده خرید احتمالی است)، یا زمانی که قیمتها یک اوج بالاتر را تشکیل میدهند در حالی که نوسانگر یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد (نشان دهنده فروش احتمالی).
هنگامی که یک واگرایی رخ میدهد، یک تغییر بالقوه در جهت قیمت میتواند بوجود بیاید.
بیایید به چند نمودار نگاه کنیم.
روز معاملاتی با 200 EMA بالاتر از 1000 EMA شروع شد، که نشان دهنده یک روز خرید است. جلسه توکیو هیچ کراس اووری به همراه نداشت، بنابراین معامله برای ما خوب بود.
همانطور که ما به دنبال سیگنالهای اسکالپینگ طولانی هستیم، به دنبال واگرایی در قسمت پایینی نوسانگر تصادفی خواهیم بود.
در کل روز معاملاتی، 4 سیگنال خرید معتبر اسکالپینگ پیدا کردیم. نوسانگر تصادفی 4 واگرایی را نشان داد: 2 واگرایی کلاسیک و 2 واگرایی پنهان.
نقطه ورود اولین کراس اوور تصادفی است، پس از اینکه واگرایی را مشاهده کردیم.
سفارشات توقف زیان 15 امتیاز و سطح سود برداشت حداقل 25 امتیاز تعیین شده است. بعد از چند برد، ترجیح میدهم از یک توقف انتهایی استفاده کنم و به همان اندازه از بازار سود ببرم.
سیگنال پنجم نادیده گرفته شد، زیرا زیر میانگین متحرک نمایی 1000 دورهای رخ داد (علیرغم این واقعیت که معامله موفقی بود).
بیایید یک روز فروش را تحلیل کنیم. میانگینهای متحرک نمایی پس از جلسه توکیو در حالت کوتاه باقی ماندند، بنابراین برای جستجوی ورودیهای کوتاه امن بودیم.
در طول روز، 4 واگرایی تصادفی ایجاد کرد که همه سیگنالهای اسکالپینگ موفقیت آمیز بودند.
ما سیگنالهای ارائهشده توسط واگراییها در سمت پایین را نادیده گرفتیم، زیرا در یک ترند نزولی قوی هستیم و شانس دو سر زیان به طور قابل توجهی بالاتر بود.
مزیت اصلی این سیستم اسکالپینگ این است که در هنگام معامله دو نیروی بازار در کنار خود داریم:
- ترند قوی که توسط 200 EMA و 1000 EMA نشان داده شده است.
- شتاب ارائه شده توسط واگرایی.
با استفاده از این رویکرد، نویز بازار را کاهش میدهیم و سیگنالهای نادرست را حذف میکنیم.
نتیجه گیری نهایی
اسکالپینگ ممکن است آسان به نظر برسد، اما واقعیت این است که یک سبک معاملاتی پیشرفته است و نیاز به تصمیمگیری بسیار سریع و بازتابهای سریع برای واکنش در هنگام مشاهده تنظیمات دارد، و معاملهگر اسکالپر باید در اجرای سریع معامله ماهر باشد.
اگر میخواهید از اسکالپینگ درآمد کسب کنید، ضروری است که یک رویکرد منظم برای تجارت داشته باشید. همچنین مهم است که همه چیز را ساده نگه دارید، تجارت خود را بیش از حد پیچیده نکنید.
نمودارهای قیمت خود را مرتب نگه دارید، بدون ترسیم اندیکاتورهای زیاد، و بر روی خواندن قیمت تمرکز کنید تا شانس خود را برای اسکالپ افزایش دهید.
۱۰ نکته برای استراتژی طلا
- اندازه پوزیشن های معاملاتی سهام طلا، نقره و معدن خود را کوچک نگه دارید. هر چه احتمال درست بودن بیشتر باشد، موقعیت می تواند بزرگتر باشد (به همین دلیل است که اندازه سرمایه گذاری های بلندمدت بزرگتر از اندازه معاملات کوتاه مدت است).
استراتژی طلا - به چرخه ها و نقاط عطف توجه کنید – بسیاری از بازارها ماهیت چرخه ای دارند (مثلاً شاخص دلار و نقره) و چرخه ها می توانند کمک بزرگی در مورد معاملات کوتاه مدت و بلند مدت باشند.
- کارایی هر شاخصی را که می خواهید در بازار طلا (یا سایر بازارها) استفاده کنید، قبل از اعمال آن و معامله سرمایه واقعی بر اساس آن بررسی کنید.
- استفاده از اندیکاتورهای RSI و Stochastic را برای سهام طلا، نقره و معدن در نظر بگیرید زیرا در طول سالیان متمادی مفید بودن آنها ثابت شده است. سایر اندیکاتورها نیز می توانند مفید باشند، اما مطمئن شوید که قبل از تصمیم گیری برای تصمیم گیری معاملاتی بر اساس آنها، آنها را بررسی کنید.
- اگر یک شاخص معین “تقریبا به همان خوبی” کار می کند که شما می خواهید، اما می بینید که پتانسیل دارد، از اصلاح آن نترسید. به عنوان مثال در مورد RSI، زمانی که این اندیکاتور به جای سطح کلاسیک 70 به 65 یا بیشتر میرسد، فرصتهای فروش خوبی را مشاهده میکنید، در این صورت اضافه کردن سطح اضافه خرید / فروش بیش از حد اضافی میتواند مفید و سودآور باشد، که شکستن آن سیگنال تولید میکند ( در این مورد سیگنال فروش) یا برای تغییر پارامترهای نشانگر با انحراف از مقادیر استاندارد.
استراتژی طلا - اگر تصمیم دارید شخصی را دنبال کنید، معمولاً ایده خوبی است که با او بمانید، حتی اگر یک یا حتی چند بار متوالی در مورد بازار اشتباه کند، زیرا بازارها گاهی اوقات تقریباً تصادفی در حال حرکت هستند (آنها احساساتی هستند، نه منطقی). در کوتاه مدت) و همه باید در نهایت نادرست باشند (این لزوماً به معنای پیروی از کاری که با استفاده از سرمایه شما انجام می دهد نیست – به این معنی است که عملکرد آنها را زیر نظر بگیرید تا خودتان ببینید که آیا می توانند سرمایه شما را در طول زمان افزایش دهند)
- دائماً مراقب ناهنجاری ها باشید. وقتی چیزی عجیب و غریب می بینید، تحقیق کنید و دلیل پشت آن را بیابید و بررسی کنید که آیا قبلاً اتفاق مشابهی افتاده است – اگر بله، بررسی کنید که بعداً چه اتفاقی افتاده است. اگر چیزهای مشابه همیشه با یک نوع الگوی قیمت در سهام طلا، نقره و/یا استخراج دنبال می شد، ممکن است ایده خوبی باشد که آن را معامله کنید. اگر نه، پس شاید دلیل این ناهنجاری منجر به چیز دیگری شده است که تأثیر خاص تری بر قیمت فلزات گرانبها داشته است.
- نسبت ها را تحلیل کنید البته، نه هر نسبتی – نسبت هایی که نشان داده اند سیگنال های مهمی برای طلا ارائه می دهند (مانند نسبت سهام طلا به طلا یا نسبت طلا به نقره – هر دوی آنها سابقه طلای پیشرو دارند، اما در طول این مدت چنین نبوده است. کاهش پس از سال 2011)، که به دلیل عوامل اساسی مهم هستند (نسبت طلا به اوراق قرضه – هر دو را می توان به عنوان دارایی های امن در نظر گرفت و پایین و بالای این نسبت همراه با بالا و پایین های اصلی در طلا رخ می دهد. می توان از آن به عنوان تأیید استفاده کرد) یا به دلیل اینکه اغلب مورد بحث قرار می گیرند (نسبت طلا به نفت). گاهی اوقات میتوان از نسبتها برای مشاهده چیزی از منظر غیر دلاری استفاده کرد (نسبت طلا به UDN میانگین وزنی طلای قیمتگذاری شده به ارزهایی غیر از دلار آمریکا است، با وزنهایی مانند شاخص دلار آمریکا – این نسبت میتواند برای تأیید اصلی استفاده شود. طلا حرکت می کند یا نشان می دهد که این حرکت ها فقط موقتی هستند زیرا فقط از دیدگاه دلار قابل مشاهده هستند).
منبع محتوا:
https://www.sunshineprofits.com/gold-silver/gold-trading-tips/