روانشناسی بازار بورس
مطلبی که پیش روی شماست، یکی از ارکان اساسی و حیاتی برای موفقیت شما در بازار بورس است. اینکه شما یک تحلیلگر حرفهای باشید، لزوما به معنای این نیست که میتوانید سود کنید. در هر بازاری سه رکن مهم برای موفقیت وجود دارد:
- تحلیل
- مدیریت سرمایه
- مدیریت هیجانات
این سه مورد در کنار روانشناسی بازار مربوطه تا حد مطلوبی شما را به بقا و سودکردن در آن بازار نزدیک میکند. در واقع فرق یک تحلیلگر با یک معاملهگر در مدیریت سرمایه و مدیریت هیجانات است. در این نوشتار به بررسی روانشناسی بازار بورس میپردازیم.
در بازار بورس علاوه برما، افراد بسیاری در آن فعالیت دارند. پس بخشی از روانشناسی بورس مربوط به روانشناسی خودمان و بخش دیگر مربوط به روانشناسی سایرین، تصمیماتشان و جو حاکم بر بازار است. این موارد را در قالب نکتههایی با هم بررسی خواهیم کرد.
-
بورس، سود و ضرر
در ابتدا لازم است یادآوری کنیم که هر بازاری دارای ریسک است. اینکه بورس در یک الی دو سال اخیر سود خوبی برای سرمایهگذاران به همراه داشته به این معنی نیست که شما میتوانید با خیال راحت خانه و ماشین خودتان را بفروشید و آن را در بورس سرمایهگذاری کنید. درست است که یک سوی قضیه طعم شیرین سود قرار دارد، اما طرف دیگر این قضیه از دست دادن سرمایهای است که با تلاش بسیار آن را به دست آورده اید. پس با پولی در بازارهای مالی از جمله بورس فعالیت داشته باشید که در صورت از دست دادن بخشی از آن متحمل فشار روانی و شرایط سختی در زندگی خود نشوید. این اتفاق در سال 99 برای بسیاری از افراد با سودای یک شبه پولدار شدن رخ داد. زمانی که شما مقداری پول را وارد بازار میکنید باید ذهن شما ظرفیت سود حاصل از آن را داشته باشد. فرض کنید شما خانهتان را به مبلغ 5 میلیارد فروختهاید و 4 میلیارد آن را وارد بورس کردهاید. اگر شما روی کل این مبلغ 10% سود کنید، میشود 400 میلیون تومان. اگر درآمد شما ماهی 5 میلیون تومان و حساب بانکیتان قبل از فروش خانه، 100 میلیون تومان بوده باشد، ذهن شما ظرفیت این مقدار عظیم سود را ندارد و شما از پس مدیریت این شرایط برنخواهید آمد. پس به جای قمار کردن روی سرمایه خود، بخشی از سرمایه و پول مازاد خود را وارد بازار کنید.
در مورد سود و ضرر در بورس، چیزی که مهم است این است که برآیند معاملات شما مثبت باشد. حتی بزرگترین معاملهگران تاریخ هم در معاملات خود ضرر میکنند. پس دلیلی ندارد که بعد از 3 بار سود کردن از معاملات، با یک بار ضرر کردن آشفته شویم. ضرر کردن هم بخشی از ریسک حضور در بازارهای مالی است.
-
دائم پورتفوی خود را چک نکنید!
این کار بر احساسات شما تاثیر میگذارد. فرضا سهمی را خریدهاید و تا حد خوبی مطمئن هستید که روند این سهم در 6 ماه آینده صعودی است. اما چند روز بعد از خرید میبینید که سهم از نقطه ورود شما 10% وارد ضرر شده است. اینجاست که به خودتان شک میکنید. این شک کردن به تحلیل، باعث ایجاد استرس میشود. استرس نیز بر تفکرات شما تاثیر گذاشته و اقدام به فروش سهم میکنید. طبق یک قانون نوشته در بازارهای مالی، از همان جایی که شما سهم خود را فروختهاید، روند صعودی سهم آغاز میشود! تا زمانی که شما سهام خریداری شده را نفروشید، سود و ضرری برای شما وجود ندارد.
-
ترس از جا ماندن از روند صعودی
یکی از دلایل ضرر کردن در بازارهای مالی، ترس از جا ماندن از روند صعودی است. بازارهای مالی همواره مملو از فرصت هستند. اگر سهمی را زیر نظر داشتید و به هر دلیلی نتوانستید در ابتدای روند صعودی به آن وارد شوید، دیگر در انتهای یک روند و یا زمانی که 30% در بازار منفی یا در بازار مثبت 60% رشد کرده است، به آن وارد نشوید. از طرفی تا زمانی که سیگنال حرکت صعودی صادر نشده است و طبق تحلیلی که دارید سهم هنوز در نقطه ورود مناسبی نیست، به آن معامله وارد نشوید. به جای آن به دنبال سهمهای مناسبتری باشید.
-
در صف نروید!
زمانی که یک سهم صف خرید میشود، بهتر است وارد آن صف نشوید. اینکه به محض صف خرید شدن یک سهم، شما اقدام به خرید آن میکنید ریشه در مورد بالا دارد که میترسید از روند صعودی جا بمانید. در حالیکه اگر شما به جای وارد شدن به صف خرید یک سهم و خرید آن در بالاترین قیمت ممکن، کمی بیشتر بازار را بررسی کنید میتوانید سهمی را بیابید که در شرایط مناسبی قرار دارد و آماده صعود است.
-
اسیر کانالها و پیجهای بورسی نشوید!
با وجود اینکه بعضی از این کانالها و پیجها فعالیت صادقانهای دارند، اما بسیاری از آنها تنها به شما ضرر میرسانند. حضور در این فضاها بر ذهن شما و تصمیماتتان تاثیر میگذارد و قوه تفکر و تجزیه و تحلیل شما را از کار میاندازد. از طرفی برخی از اینها با داشتن مخاطبان قابل توجه، سهمهایی را معرفی میکنند که به اصطلاح قصد انداختن آنها را به شما دارند! تنها در کانالها و پیجهایی باشید که مطالب آموزشی یا اطلاعیهها و اخبار مرتبط را به مخاطبان خود ارائه میدهند.
-
تعصب نداشته باشید!
قیمت هیچ سهمی با تعصب و اصرار شما بالا نمیرود. اینکه یک سهمی را خریده باشید و انتظار داشته باشید حتما آن سودی را که در ابتدا تعیین کردهاید به شما بدهد، تفکر خطرناکی است که حتی میتواند سود شما را تبدیل به ضرر کند. بازارهای مالی پویا هستند و شما باید خودتان را با شرایط آنها وفق دهید. اگر اعتقاد دارید که طبق تحلیل شما قیمت سهم X طی 6 ماه آینده 50 درصد صعود میکند، طی این 6 ماه تحلیل خود را مرور و به روزرسانی کنید. وقتی یک سهمی که خریدهاید در شرایط خوبی قرار ندارد و احتمال میدهید در ادامه روند نزولی داشته باشد یا برای زمانی در یک محدوده قیمت نوسان کند، اصراری بر نگه داشتنش نداشته باشید. با این کار تنها متحمل ضرر بیشتری شده و فرصتهای خوب دیگر را از دست میدهید.
-
به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید
یکی از علل عمده ضرر کردن در بورس، عدم پایبندی به استراتژی معاملاتی است. یک استراتژی معاملاتی مشخص میکند که شما در چه نقطهای وارد سهم شوید، در چه قیمتی خارج شوید، با چه حجمی از سرمایه خود وارد معامله شوید، آیا همه را یکجا خرید کنید یا ورود پلهای داشته باشید، نسبت حد سود و حد ضرر منطقی برای شما چه میزان است، در صورت رسیدن قیمت به حد ضرر پله بزنید یا خارج شوید و در کل برنامه شما برای تمام شرایط ممکن در بازار توسط استراتژی معاملاتی مشخص میشود. اگر به حد ضرر خود پایبند نباشید و یا به حد سود قانع نباشید، قطعا دچار مشکل خواهید شد و سرمایه خود را از دست میدهید.
ذکر این نکته هم خالی از لطف نیست که هر استراتژی یک نرخ پیروزی یا win rate دارد. به عنوان مثال ممکن است با استراتژی شکست کانال و معامله در پولبک، از 10 معامله شما در 6 معامله سود و در 4 معامله متحمل ضرر شوید. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که شما 4 بار پشت سر هم یا حتی بیشتر، ضرر میکنید. یکی دیگر مشکلات و اشتباهات این است که مدام استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهید. کار بهتر آن است که استراتژی خود را بازبینی و آن را بهینه کنید نه اینکه کامل آن را تغییر دهید. شرایطی نیز ممکن است در بازار به وجود آید که مشکل از استراتژی شما نبوده و بازار به هر دلیلی خلاف جهت تحلیل شما حرکت کند. زمانی که شرایط بازار تغییر میکند، بهتر است استراتژی خود را با آن وفق دهید و سپس به معامله بپردازید.
-
تفاوت دید بزرگان و سرمایهداران خرد به روند بازار
زمانی که شاخص کل بورس به محدوده 2 میلیون رسیده بود، جو حاکم بر بازار انتظار صعود شاخص را داشت. همین اتفاق هم افتاد و شاخص به بالای 2 میلیون رسید. اینجا بود که کسانی که در محدوده مذکور انتظار سقوط شاخص را داشتند مانند سایرین در فکر ادامه روند صعودی بودند و بسیاری از کانالهای تلگرامی و پیجهای اینستاگرامی با خوشحالی بسیار وعده شاخص 3.5 و حتی 5 میلیونی را میدادند! اما اتفاقی که افتاد این بود که بازار قرمز شد و بسیاری نیز وارد ضرر شدند یا سودهایشان را از دست داند. تجربه نشان داده است که بازار جایی میریزد که هیچ کس فکرش را نمیکند و همچنین بازار از جایی برمیگردد که افراد انتظارش را ندارند. زمانی که شاخص به محدوده 2 میلیونی میرسید ضعف در روند صعودی مشهود بود اما کسی توجهی به آن نداشت زیرا همه تصور ادامه روند را داشتند. در همین حین بزرگان بازار و حقوقیها سهم هایشان را در بالاترین قیمت به دیگر فعالان بازار فروختند و بعد از مدتی روند صعودی بازار تبدیل به روند نزولی شد. در واقع بزرگان بازار که حجم زیادی سهام دارند، برای فروش آنها نیاز به یک جو روانی دارند که همه ولع خرید داشته باشند تا سهمهایشان به فروش رسد. در عین حال در روند نزولی نیز به تدریج سهمهای فروخته شده را در قیمتهای پایینتر از همان افرادی که سودای شاخص 3.5 میلیونی را داشتند، خریداری میکنند. پس همواره حرکات حقوقیها، کد به کدهای انجام شده و حجم معاملات را در نظر داشته باشید. نکته مهم دیگر بررسی تغییرات و تحرکات سهامداران عمده است که لیست و تغییرات مربوط به سهامداران عمده یک سهم را میتوانید در سایت www.tsetmc.com مشاهده کنید.
- مسئولیت سود و ضرر معاملات تنها بر عهده خودتان است
اگر شما سود میکنید به دلیل تحلیل و رفتار درست شما بوده و اگر ضرر میکنید آن هم به دلیل تحلیل و یا رفتار غلط شما بوده است. شما باید ریسک حضور در بازارهای مالی بپذیرید و زمانی که آن را پذیرفتید، تمام سود و زیانی که میکنید متوجه شماست. اینکه شما بگویید حقوقیها بازار را خالی کردند یا افراد و نهادهای دیگری سوءاستفاده کردند، تا حدودی درست است اما اگر اصول معامله و سرمایهگذاری را رعایت کنید، هیچگاه به سرنوشت بسیاری از افراد دچار نمیشوید. زمانی که در یک معامله ضرر میکنید در واقع شما یک فرصت برای بهینه کردن استراتژی خود دارید. شاید این حرف کلیشهای به نظر برسد، اما این یک واقعیت است و اگر شما از این اشتباه خود درس نگیرید، در آینده مجددا مرتکب آن خواهید شد.
- تقلید و رفتار گلهای
اگر فردی سال 98 وارد بازار بورس شده و امروز به عنوان مثال روی کل سرمایهاش 400 درصد سود کرده است، دلیل نمیشود که الان شما هم با همین دید وارد بازار شوید. هر فرد باید استراتژی خاص خودش را داشته و به آن پایبند باشد. این تقلید در مقیاس بزرگ میشود رفتار گلهای. اتفاقی که در سال 99 افتاد. دلیل تشکیل صفهای خرید و فروش سنگین هم ریشه در این همرنگ جماعت شدن دارد و حقوقیها و بزرگان سهم که از این رفتار سرمایهگذاران خرد و کم تجربه آگاهی دارند با گذاشتن سفارشهایی با حجمهای سنگین، مسیر سهم را به سمتی که میخواهند پیش میبرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد انسجام ذهنی و تفکر موفق در بازارهای مالی میتوانید کتاب “معاملهگر منضبط” نوشته مارک داگلاس را مطالعه کنید. برای افرادی که قصد دارند به حرفه معاملهگری روی بیاورند، مطالعه این کتاب اکیدا توصیه میشود.
بازارهای مالی، بازارهایی بیرحم هستند و میتوان آن را به یک اقیانوس تشبیه کرد که ماهیهای بزرگ ماهیهای کوچکتر را شکار میکنند. برای شکار نشدن، باید بر روان و تصمیمات خود مسلط باشید. باید به استراتژیهای خود پایبند باشید. نباید احساسات خود را در معامله کردن دخیل کنید. با ضرر کردن نباید شروع به سرزنش خود کنید. به هنگام معامله کردن سعی کنید از محیطهای پر تنش دوری کنید. در آخر هم این جمله طلایی از وارن بافت را به خاطر داشته باشید:
“بورس محل انتقال ثروت از افراد عجول، به افراد صبور است.“
موفق و پیروز باشید.